آجرپزی در بین اقوام ایرانی سابقه هفت هزار ساله دارد و ایرانیان تا پیش از رواج استفاده از کاشی هفت رنگ در بناها برای نمای بیرونی از آجر بدون لعاب و در داخل بنا از تزیینات گچبری و نقاشی استفاده می کردند .
طی کاوشهای باستان شناسی و آثار بدست آمده مشخص است که بشر از زمانی که ساخت اشیا و ظروف از گِلِ پخته را آغاز کرده رفته رفته از لعاب برای زیبایی و دوام بیشتر آنها بهره برده است. اما استفاده از کاشی لعاب دار موضوع دیگری است.
کاشی لعاب دار یا کاشی هفت رنگ از دوره تاریخی هخامنشی در بناهای باستانی دیده شده است . ولی هیچگاه به صورت جدی و به فراوانی در بناها استفاده نشده است . تا دوره تاریخی سلجوقی که کاشیهای رنگین جای خود را در تزیینات بناهای مهم پیدا می کنند و به عنوان یکی از تاثیر گذارترین بخش های بنا، خود را جلوه گر می سازند.
لعاب کاشی هایی که تا قرن چهارم و پنجم هجری به کار می رفتند از نوع قلیایی بودند و کاربرد آنها به تزیین داخل و نمای بیرونی بنا اختصاص یافت و سر آغاز کاربرد جدی کاشی در بناهای ایرانی گردید . استفاده از کاشی در ابتدا برای بوجود آوردن کتیبه های زیبایی از آیات قرآن که با خط خوش نوشته شده بود معمول گردید و رفته رفته در اجرا دیگر بنا ها استفاده شد و گاهی نیز فقط به منظور زیبا سازی به کار گرفته شد.
در دوره سلجوقیان که مرزهای ایران وسیع تر از گذشته شده بود مناطقی چون عربستان ، ماوراء النهر ، سوریه و دیگر کشورها زیر پوشش آن بودند . سلجوقیان از قبایل ترکمن بودند و از دشتهای قرقیزستان به بخارا و بعد به ایران حمله ور شدند و حکومتی جهانی بوجود آوردند که منطقه ی آسیا را در بر می گرفت و گاهی تا حد منطقه اروپا نیز پیش می رفت. با اینکه هنر در بین ترکان سلجوقی رایج نبود ولی با دادن سفارشهایی به تشویق هنرمندان کوشش می شد. با روی کار آمدن آنان علاوه بر مسجد سازی، ساختمان مقابر و اماکن متبرکه ومذهبی اهمیت ویژه پیدا کرد.
معماری سلجوقی به طور پراکنده در نقاط مختلف خاور میانه دیده می شود ،که می توان از چند بنای آن نام برد از جمله بنای گنبد قابوس در گرگان ، برج طغرل در شهر ری ، مقبره سلطان سنجر در مرو و برج رادکان در مشهد. سلجوقیان در راه مقابله با سایر دانشگاه های آن زمان به ساختن مدرسه هایی جنت فراگیری علوم مختلف دست زدند . از این رو به علم و هنر تو به خاصی مبذول می شد.
کاشی کاری هفت رنگ از جمله هنرهایی است که در این دوره رواج و تکامل فراوان یافت. نقاشی روی کاشی یا سفال به سبک های گوناگون ارائه شد و با فرهنگ و روح ایرانی پیوند و هماهنگی پیدا کرد . در دوره سلجوقی فن سفال سازی وکاشی سازی مورد توجه بود.
علاقه مردم به این هنرها و استفاده روز افزون از آن ها چه در زندگی روزمره و چه در تزیین بناها موجبات رونق هر چه بیشتر آن را فرا هم کرد.
در شیراز، یزد، اصفهان، کرمان، ری، کاشان، تبریز و نیشابور کارگاه های متعددی بوجود آمد. آنان کاشی های ساخته شده را با نقوش زیبای اسلیمی ، گل و برگ و اشکالهندسی و استفاده از هفت رنگ آبی لاجوردی، فیروزه ای، زرد، سبز، قرمز، مشکی، پسته ای می آراستند و با مهارت آن ها را در کوره می پختند تا ظروف و کاشی های عالی بدست آید هنور آثاری از این دوره با نقوش و رنگهای جالب توجه به جا مانده است که می توان گنبد سرخ مراغه در آذربایجان را نام برد .
در این دوره هنر کاشی کاری هفت رنگ جای ویژه ای در بناها به خود اختصاص داده بود اما طولی نکشید که با هجوم مغول سرزمین پهناور ایران تا مرز چین به زیر سلطه مغولان در آمد آنان سر راه خود شهرهای بسیاری را ویران کردند و برای مدت طولانی فعالیت های ساختمان سازی و به دنبال آن کاشی کاری و ساخت کاشی هفت رنگ متوقف شد .
چنگیز پس از آن سر زمین های فتح شده را بین فرزندان و لشکریان خود تقسیم کرد ایلخان مغول فرمانروای ایران بغداد را به پایتختی بر گزید و ساختمان های بسیاری بر ویرانه های آن بنا کرد . در جریان هجوم مغول مردم از ترس کسب و کار خود را رها کرده و هر یک به گوشه ای گریخته بودند تا اینکه پس از چند مدتی شهرها آرام شد و رفته رفته کسانی که از تاخت و تاز مغولان جان به در برده بودند به سر خانه و زندگی و کسب و کار خود باز گشتند.
مغول ها با وجود بی رحمی و کشتار مردم هر شهر و دیار از کشتن صنعتگران و هنرمندان خودداری می کردند. مردم اصفهان و شیرازی که از شر حمله مستقیم مغولان در امان مانده بودند به کار خود ادامه می دادند. به طور کلی باید گفت مغول ها مردمانی بیابان گرد بودند آنان با بعضی صنایع و حرفه ها آشنایی داشتند اما از هنر بی بهره مانده بودند به همین دلیل به مردم شهرهایی که با هنر و صنعت آشنایی داشنتد نیازمند بودند و ایران هم کشوری بود که در آن هنرمند و صنعتگر فراوان بود .
کاشی سازان ایرانی در ابتدای حکومت مغول ها همان شیوه های کاری عهد سلجوقی را ادامهدادند اما کم کم در هنر و صنعت کاشی کاری هفت رنگ نو آوری هایی پدید آمد که به آن کیفیتی متفاوت بخشید ، نقش مرغان و گل های رنگ و وارنگ و نمایش چهره و پیکر انسان که نفوذ هنر چینی در آن دیده می شود بر صفحه کاشی ها پدیدار شد. یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ کاشی کاری ایران در همین دوره رخ داد و آن ساخته شدن بزرگترین گنبد در زمان خود موسوم به گنبد سلطانیه بود که بر آرامگاه پادشاه مغول اُلجایتو یا سلطان محمد خرابنده بنا شد. کار ساختمان این بنای مشهور در سال ۷۱۰ هجری قمری به پایان رسید.
شهر سلطانیه که این بنا و گنبد عالی در آن قرار داشت با همه ی عظمتش در پی سقوط ایلخانان مغول و مرگ سلطان محمد خرابنده رو به زوال رفت و در حمله های متعدد تیمور و قتل و غارت شهر سلطانیه به ویرانه ای تبدیل شد اما روشن است که ساخته شدن این بنا و تزیینات کاشی کاری هفت رنگ آن تا قرن ها اثر خود را در معماری ایرانی به جا گذاشت کاشی کاری گنبد سلطانیه در حد کمال است و رنگ آمیزی و هماهنگی در کاربرد کاشی و آجر در عالی ترین حد خود می باشد . گنبد از بیرون با یک پوشش یک پارچه از کاشی فیروزه ای تزیین شده و اطراف گنبد با خط کوفی به رنگ لاجوردی کار شده است ، در داخل بنا هم از کاشی به فراوانی استفاده شده است . در این دوران کاشی کاری هفت رنگ به سطوح بالای کیفیت فیزیکی و هنری رسید و کاشی کاری به اندازه ای راه خود را باز کرد که بناهای مذهبی و غیر مذهبی از داخل و خارج بنا با کاشی هفت رنگ آراسته می شد .
البته باید گفت که کاشی معرق از همان ابتدای پیدایش به خوبی و کمال دوران بعدی نبود ، طرح و نقش را به روش گرده زنی به روی کاشی با رنگ های مختلف منتقل کرده و آن ها را تراشیده کنار هم قرار می دادند و این روش قرن ها ادامه داشته تا اینکه کاشی معرق به شکل امروزی آن ذر آمده اما روش گرده زنی بر روی کاشی خشت یا کاشی هفت رنگ امروزه هم متداول است .
روش ساخت کاشی هفت رنگ در دوران سلجوقی خیلی شناخته شده و متداول نبود اما چند سال پس از ساخته شدن گنبد سلطانیه کاشی هفت رنگ در امامزاده جعفر اصفهان به کار گرفته شد و به سرعت تا زمان شاه عباس اول پیشرفت کرد. با ظهورصفویه در ایران هنر جان تازه ای گرفت و شاهان صفوی که خود طالب هنر و صنعت بودند شرایطی را فراهم کردند تا هنرهای گوناگون رشد کرده و خود را نشان دهند.
هنر صنعت کاش سازی و کاشی کاری در این دوران به درجه ای اعلا از رشد و کمال رسید. آثار به جا مانده ی کاشی کاری از این دوران خود گویا ی این رشد و کمال است . شاه عباس اول به عمران و آبادی علاقه مند بود وتقریبا در همه ی بنا هایی که در زمان او ساخته شد از کاشی هفت رنگ به مقدار زیاد استفاده شده است . بعضی به اشتباه فکر می کنند کهکاشی هفت رنگ از کاشی معرق کم ارزش تر است اما کاشی های هفت رنگی که در بناهای این دوره به کار رفته چه از نظر کیفیت فیزیکی و چه از نظر هنر طراحی و رنگ امیزی جزء نفیس ترین آثار کاشیکاری جهان به شمار می روند .
کاشی معرق به دلیل فرم و ساختار آن در پیچ و خم ها از قابلیت بیشتری بر خوردار است در حالی که کاشی خشت یا هفت رنگ بیشتر در سطوح تحت قابل اجرا است . در این دوران با گسترش همه جانبه ی هنر صنعت کاشیکاری و پیدایش روز افزون تنوع در رنگ و طرح آن ابتکاراتی هم در این هنر پدیدار شد که می توان به خط بنایی ، معقلی ، رسمی بندی و مقرنس سازی اشاره کرد . پس از انقراض سلسله ی صفوی و تسلط افغان هابر ایران کار تزیین بناها با کاشی کاری کمتر شد و بعد از آن در دوره زندیه کاشیکاری از شکل سنتی و کلاسیک آن فاصله گرفت و صحنه های حماسی از داستان های شاهنامه و مجالس عاشقانه مانند تصویر شیرین و فرهاد و یوسف و ذلیخا و تصاویر سان و رژه بر صفحه کاشی هفت رنگ متداول شد .
هنر کاشی کاری در این سال ها دچار رکود شد و نه تنها پیشرفتی نکرد بلکه به لحاظ طراحی و حتی کیفیت لعاب های یکار برده شده هم شده هم افول کرد . در اوایل دوره قاجار هنر کاشی کاری به خصوص کاشی هفت رنگ جان تازه ای گرفت . در شیراز هنرمندان کاشی ساز با الهام گرفتن از طبیعت کاشی های زیبایی با نقوش گل و برگ و رنگ های متنوع ساختند و به خصوص در کاشی های این دوره رنگ قرمز چشمگیر تر است و به فراوانی در کاشی ها استفاده شده است. ناصر الدین شاه قاجار تا حدودی پا بند مذهب بود و به همین دلیل به دستور او قبور ائمه اطهار تعمر و کاشی کاری های آن نوسازی شد .
در این دوران هنر صنعت والای کاشی کاری تا حدودی تنزل کرده بود اما در عین حال به دستور ناصر الدین شاه عده ای از نقاشان به منظور کسب مهارت در زمینه هنر چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی به اروپا از جمله موزه های رم و پاریس اعزام شدند . این اشخاص پس از باز گشت به ایران به ارائه طرح های تازه ای که الهام گرفته از هنر اروپایی بود پرداختند که می توان تاثیر این طرح های تازه رادر کاشی های آن دوران مشاهده کرد البته کاشی کاری در این زمان به قدر دیگر هنرها پیشرفت نداشت اما بودند استاد کارانی که در گوشه و کنار کشور به ساخت کاشی های بسیار زیبایی می پرداختند.
ار آثار مهم این دوره می توان به کاشیکاری مسجد سپه سالار تهران حرم مطهر حضرت معصومه علیها سلام و مسجد نصیر الملک در شیراز اشاره کرد . کاشی کاری های این دوره کیفیت و زیبایی دوران قبل را ندارد و از ظرفیت بالایی بر خوردار نیست در این دوران تعمیراتی در بنا های قدیمی صورت گرفت اما چون کاشی کاران از ذوق و سلیقه و همچنین از علم کاشی سازی بهره کمی داشتند و نمی توانستند آثاریمانند کاشی کاری های سابق بسازند قسمتهای نیازمند به مرمت را خراب کردند و به جای آن کاشی هایی به روش خود تولید و نصب کردند.
نظرات ۰