طراحی داخلی، هنر، حرفه و صنعت | طراحی داخلی (Interior Design) صرفا مربوط به بهبود وضعیت بصری با ظاهری یک فضای داخلی نیست، بلکه هدف آن بهینه سازی و سازگار کردن استفاده های مورد نظر برای یک محیط ساخته شده است.
در واقع می توان از آن به روندی عملکردی، زیبایی شناختی و هدایت گر، برای رسیدن به اهداف مورد نظر از جمله پویایی، افزایش بازده کاری و یا بهتر کردن روش زندگی، یاد کرد.
در این راستا، یک طراحی داخلی موفق، علاوه بر این آیتم ها باید پاسخگو در مقابل تغییرات اقتصادی، تکنولوژیکی، جمعیتی و اهداف تجاری سازمان یا نهادی که برای آن در نظر گرفته شده است، باشد.
سرام پخش شما را برای انتخاب طراحی داخلی راحت تر و به صرفه تر کمک می کند.
وابستگی طراحی داخلی و معماری
طراحی داخلی که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه سازی فضاهای داخلی ساختمان ها به منظور انجام فعالیت های روزمره یعنی زندگی و کار است.
در طراحی داخلی تاکید بر برنامه ریزی، طراحی کاربردی و استفاده موثر از فضا که در این حرفه وجود دارد، در مقایسه با تزئین فضای داخلی بیشتر است.
طراح داخلی می تواند پروژه هایی که شامل تنظیم فاصله های طرح اولیه را در داخل یک ساختمان و همچنین پروژه هایی که نیاز به درک درستی از مسائل فنی مانند آکوستیک، نور، دما، و غیره دارند را انجام دهد.
اگرچه یک طراح داخلی ممکن است لایه ای از فضا را بسازد وی ممکن نیست فضارا بدون داشتن تصویب یک معمار بسازد، به همین دلیل است که بسیاری از طراحان داخلی تمام تحصیلات خود را برای یک معمار خوب شدن می گذرانند.
طراحی داخلی که در حد واسط میان معماری و طراحی قرار می گیرد، به همان میزان که شامل جنبه های کاربردی، ساختاری و فنی می شود، طراحی تجسمی و جنبه های بصری و زیبایی شناسانه را نیز در بر دارد.
از این رو طراحی داخلی اغلب در ردیف هنرهای تجسمی به حساب آمده است و برای موفقیت در آن، بایستی تا حد نسبتا زیادی با عناصر و اصول طراحی تجسمی و مبادی سواد بصری آشنا بود.
به عنوان یک فعالیت انسانی، طراحی داخلی دارای پیشینهای طولانی است اما به عنوان یک تخصص مجزا با عنوان «طراح داخلی»، اخیرا مطرح شده است. بسیاری از متخصصان آغاز آن را مربوط به اوایل قرن ۲۰ام و مطرح شدن دکوراسیون داخلی به عنوان حرف های مجزا از معماری می دانند.
در دهه های اخیر، این مبحث تمرکز زیادی روی فضاهای مسکونی داشته است. در دهه ۱۹۴۰ عناوین «طراحی داخلی» و «طراح داخلی» توسط برخی افراد که یک سری خدمات در این زمینه ارائه می دادند، مطرح شد.
بعد از جنگ جهانی دوم، ادارات، هتل ها، فروشگاه ها و مدارس، همزمان با رونق اقتصادی کشورها، از لحاظ ساختار و ترکیبات فضایی، اهمیت زیادی یافتند.
به طور کلی می توان دو دسته بندی عملکردی مسکونی و خدماتی را برای طراحی داخلی در نظر گرفت. امروزه همانطور که ساختمان ها و مصالح رفته رفته متنوع تر و آمیخته با تکنولوژی پیشرفته تر و قوانین و استانداردهای مورد نیاز می شوند، طراحی داخلی نیز در حال تخصصی تر شدن است.
تعریف تخصصی طراحی داخلی
طراحی داخلی یک تخصص چندجانبه است که با استفاده از راهحلهای تکنیکی و خلاق در داخل یک ساختار، برای رسیدن به یک محیط داخلی مصنوع و جوابگو در مقابل نیازها و کارکردهای مختلف کاربران، عمل می کند؛ این راهکارها عملکردی هستند و به وضعیت زندگی و فرهنگ ساکنان بهبود می بخشند و از لحاظ زیبایی شناختی هم جذاب هستند.
طرحها هماهنگ با پوسته بنا و با در نظر گرفتن موقعیت فیزیکی و بافت اجتماعی پروژه، ارائه می شوند. در واقع، این پروسه از یک متدولوژی سیستماتیک و سازگار شامل تحقیق، تحلیل و مشارکت دانش در یک روند خلاق، پیروی می کند که به موجب آن تمام نیازها و امکانات مشتریان، برای تامین اهداف پروژه در نظر گرفته می شوند.
طراحی داخلی شامل گسترهای از خدمات شکل گرفته توسط متخصصان حرفه ای دارای صلاحیت، تجربه و تحصیلات کافی است تا منجر به بهبود وضع زندگی، سلامت، امنیت و سعادت عموم جامعه شود.
نقش تخصص طراحی داخلی در روند طراحی کل ساختمان
تخصص طراحی داخلی دارای اهمیت فوقالعادهای در روند طراحی «کل ساختمان» است و باید از آغاز پروژه به عنوان یک مرحله اساسی مورد توجه قرار گیرد.
طراح داخلی نیازمند کار و همکاری نزدیک با کاربران نهایی، به منظور طراحی فضای متناسب با نیازهای آن ها است. این در واقع می تواند به عنوان یک برنامه استراتژیکی تلقی شود.
این روند باید همزمان با هدایت کارهای کلی ساختمان انجام گیرد و طراح در ارتباط کامل با برنامه و طرح کلی بنا و سیستم های موجود و معماری آن، برای جوابگویی صحیح به توقعات کاربر، باشد. بنابراین یک کار گروهی منسجم در اینجا بسیار مهم است و همکاری و هماهنگی تمامی قواعد و ضوابط و برنامه ها برای رسیدن به راهکارهای موفق ضروری است.
استراتژی های تخصصی برای دستیابی به نتایج مناسب
برای رسیدن به راهکارهای بهتر و هوشمندانه، نیاز به یک تیم حرفه ای است که باید در ابتدای کار مشخص شود؛ طراح داخلی باید در اولین فرصت نقشه ها را برای طراحی فضا و انتخاب مصالح ساختمانی و مبلمان، از معمار دریافت کند. به عنوان مثال در این مورد، می توان به بررسی راهکارهای مناسب در مورد طراحی داخلی یک فضای کار» پرداخت:
سلامت
ایجاد یک فضای کار سالم، تمیز و پایدار با رعایت نکات اکوستیکی و کیفیت مناسب نور پردازی و تهویه هوا.
امنیت
طراحی فضای کار با استفاده از سیستم های امنیتی، به نحوی که از لحاظ فیزیکی، محافظ کاربران در مقابل خطرات و حوادث طبیعی و انسانی باشد.
راحتی
دسته بندی خدمات، سیستم ها و تجهیزات موجود در فضای کار برای تنظیم سیستم های گرمایی، نورپردازی، آکوستیکی و مبلمان برای جوابگو بودن به نیازهای متنوع افراد یا گروه های استفاده کننده.
انعطاف پذیری(flexibility)
طراحی شرایط کاری مختلف برای فعالیتهای متنوع موجود در یک مجموعه، طبقه بندی فعالیت ها و استفاده از مبلمان و تکنولوژی سیار و استفاده از تکنولوژی پیشرفته.
ارتباط طراحی داخلی با سیستم های ساختمانی
طراح داخلی باید دارای معلومات کافی و قدرت تصمیم گیری در مورد سیستم های ساختمانی، به منظور تحقق اهداف پروژه باشد. به عنوان مثال ممکن است طراح داخلی از مهندس سازه بخواهد که یک کانال عبور هوا در زیر کف در نظر بگیرد، در این صورت کف باید بالا بیاید و این موضوع روی معماری طرح تاثیر می گذارد.
یا در مورد نور پردازی باید اطلاعات کافی در مورد هماهنگی نور روز، دیدها و نورپردازی الکتریکی داشته باشد و این مساله روی کار مهندس برق پروژه تاثیر می گذارد.
یا ممکن است طراح داخلی، پنجره ها را متناسب با تقسیم نور روز برای تمام فضای کار در نظر بگیرد و در چنین موردی با مشاوره با معمار طرح به نتیجه نهایی خواهند رسید.
نظر معمار داخلی باید در تمام تصمیم گیری ها مورد توجه قرار گیرد تا با آنالیز سیستم های ساختمانی و با توجه خاص به مقوله طراحی پایدار و انتخاب مصالح و تکنیک های مناسب در این زمینه، به طراحی محیط بپردازد.
شاید در نظر افکار عمومی، تصور شود که طراحی داخلی بیشتر در مورد فضاهای نمایشگاهی و فروشگاهی و یا برخی کاربری های خاص دارای اهمیت است، اما تمام کاربری ها برای ایجاد شرایط مورد نیاز کاربران خود نیاز به طراحی داخلی دارند.
نقش دیوارها در طراحی داخلی
از آنجا که دیوارها گسترده ترین سطوح اصلی خانه یا هر مکان بسته دیگری هستند، هنگامی که فردی وارد فضایی می شود، عمده ترین سطوحی که در مقابل دیدگان او قرار می گیرند، دیوارهای محیط هستند.
در نتیجه میزان تاثیرگذاریشان بر محیط نیز نسبت به سطوح دیگر شامل کف ها و سقف ها به مراتب بیشتر است. لذا علاوه بر مسائل کاربردی و وظیفه آن ها در تفکیک فضا و ایجاد استقلال، به نکات دکوراسیونی و نقش آنها در این زمینه نیز باید توجه کرد.
وقتی وارد فضایی می شوید که با زیباترین و مناسب ترین لوازم دکوراسیونی مبله شده، ولی سطوح دیوارها خالی است و کوچک ترین تدبیری برای انتخاب دیوارکوب ( به صورت عام کلمه ) اندیشیده نشده است، خلئی در آن محیط احساس می شود که تابلوها، یکی از عمده ترین راهکارهای رفع این خلاء هستند.
تابلوها اگرچه اغلب با هدف تزئینی مورد استفاده قرار می گیرند ولی در پس ظاهر این هدف، مسئولیت های کاربردی نیز در فضا برعهده دارند. آن ها جایگاه ویژه ای در تغییر حال و هوای محیط دارند و در نتیجه بر روح و روان افراد ساکن در آن مکان نیز تاثیر می گذارند.
موضوع اثر هنری، رنگ های به کار رفته در آن و حتی قاب انتخابی برای تابلو از جمله عوامل بسیار مؤثر بر محیط هستند؛ یعنی با نصب چند تابلو بر روی دیوار، با وجود تمام وقتی که صرف تهیه و چیدمان لوازم دکوراسیونی آن شده است، می توان هماهنگی و احساس حاکم در محیط را برهم ریخت و یا برعکس، دستیابی به هدف مورد نظر در آن فضا را تسهیل بخشید.
صرف نظر از همه این ها گاهی نقش های کاربردی عظیم تری نیز به تابلوها محول می شود که از جمله می توان «تغییر ابعادظاهری فضا» را نام برد.
به عنوان مثال یکی از راهکارهای افزایش ارتفاع دیوارها به لحاظ ظاهری، نصب دیوارکوب های عمودی و بلند است که این کار از طریق نصب یک و یا چند تابلوی بلند عمودی در فواصلی نزدیک و در کنار هم و یا چندین تابلوی هم اندازه در امتداد هم و در راستای یک خط عمودی فرضی از سقف به کف میسر می شود.
به همین ترتیب با نصب تابلویی طویل و افقی و یا چندین تابلوی یک اندازه در کنار هم، می توان، طول دیوار را به لحاظ بصری افزایش داد. به طور کلی انگیزه ایجاد قاب در دور یک اثر هنری، برجسته تر کردن و یا به عبارت دیگر جلوه دادن به آن است. شما می توانید این مساله را آزمایش کنید.
اگر بر روی دیواری از فضای خانه تان قابی خالی و بدون اثر هنری نصب کنید. خواهید دید که به این ترتیب فضای داخلی قاب، اگرچه همان دیوار است، ولی از دیگر فضاهای کناری اش متمایز شده است. پس به منظور ایجاد جلوه ای بیشتر برای یک اثر هنری، چارچوبی لازم است.
البته لازم به ذکر است برای قاب کردن یک اثر، صرف نظر از برجسته تر کردن آن، انگیزه های دیگری نیز وجود دارد. هنگامی که از تابلو به عنوان مکملی دکوراسیونی برای لوازم دیگر محیط یاد می شود، تنها منظور خود اثر هنری نیست بلکه ترکیب آن ( اثر هنری ) با قاب و حتی یکی از آن دو می تواند این نقش را در محیط ایفا کند.
به عنوان مثال در فضایی با دیوارهای سبز و مبلمان نارنجی و زرد، به منظور حفظ هماهنگی در محیط از طریق تکرار رنگ ها، نصب تابلویی با قاب نارنجی و یا اثر هنری با رنگ آمیزی گرم مانند نارنجی، قرمز، زرد، در کنار رنگ سبز ضروری است.
در چنین شرایطی، ممکن است مقصود از نصب تابلو و قاب کردن آن، نمایش دادن اثرهنری و جلوه بخشیدن به آن نباشد. پس از آن که اثر هنری مورد نظر خود را با توجه به مشخصات فضا انتخاب کردید، نوبت به قاب کردن آن می رسد.
با توجه به هدف مورد نظرتان برای نصب قاب، به هنگام انتخاب، پیش از در نظر گرفتن هماهنگی میان قاب و دیگر لوازم دکوراسیونی محیط، هماهنگی آن را با اثر مورد توجه قرار دهید؛ زیرا به جهت نزدیکی و حضور آن دو در یک قالب، تأثیر بیشتری بر روی هم می گذارند.
حتی اگر در شرایطی مانند نمونه ای که در بالا اشاره شد، اثر هنری چندان مهم نباشد و تنها رنگ های موجود در آن و قاب انتخابی نقش تعیین کننده را دارا باشند که در این مورد هم رعایت هماهنگی باید در رأس موارد دیگر قرار گیرد.
اگر رنگ های به کار رفته درون اثر شما ملایم و کمرنگ است و در محیط به رنگ های شادتری نیاز است، با انتخاب قابی به یکی از رنگ های تند و گرم هماهنگ بامحیط، به اثر جلوه ای دیگر ببخشید.
برعکس برای آثار هنری شلوغ با رنگ های گرم و تند، انتخاب قابی به یکی از رنگ های ملایم و یا حتی خنثی ضروری است ولی اگر برای چنین اثر هنری، قابی به رنگ گرم و تند انتخاب کنید باید توازن را از طریق دیگر لوازم دکوراسیونی برقرار سازید وگرنه محیطی خسته کننده پدید می آید.
گاهی اثر به قدری جذاب است که انتخاب قابی جالب توجه، نه تنها آن را برجسته تر نمی کند، بلکه از جلوه اش نیز می کاهد و با آنکه هدف طراح داخلی فضا جلب فوری نظر بیننده است.
در این شرایط چند راهکار وجود دارد:
• قاب و حاشیه دور اثر را به یک رنگ تهیه کنید. البته این رنگ باید ملایم و یا خنثی باشد.
• قاب را درست به رنگ دیوار برگزینید.
• از قاب کردن اثر صرف نظر کنید. به این ترتیب تابلو بدون قاب بر دیوار آویخته می شود.
گذشته از رنگ، جنس، ضخامت، ابعاد طرح و بافت قاب نیز بر روی اثر هنری و محیط تأثیر می گذارند. لذا انتخاب کلیه مولفه های فوق برای قاب، باید مطابق با هدف دکوراسیونی محیط صورت گیرد.
تاثیر رنگ در طراحی داخلی – آکاایران
همگان می دانیم که افراد مختلف به رنگ های خاصی تمایل نشان می دهند. استفاده از این تمایل اشخاص به عنوان وسیله ای برای تشخیص شخصیت آنها موضوع بحث برانگیزی است، چرا که افراد با یکدیگر تفاوت دارند.
هر یک از ما خصوصیات شخصی خاص خود را داراست و احساساتمان را به سبک و سیاق خاص خود بیان می کنیم. در جهان نمی توان دو نفر را یافت که در ابراز احساساتشان پیرو شیوه یکسانی باشند.
از طرف دیگر احساسات افراد به طرق مختلف قابل تضعیف و تحریک است و مثلا با تغییر محیطی که در آن زندگی می کنند، به سبب الگوهای روانشناسی به نتایج بهتری در ایجاد شادابی، صمیمیت، آرامش افراد خانواده دست یافت.
ویژگی های خیابان و کوچه ای که خانه ما قرار دارد، ترکیب حجمی، نورگیری، تقسیم بندی فضاهای داخلی، مبلمان داخلی، نحوه رنگ بندی و حتی مقیاس به کار رفته همه و همه به عنوان فاکتورهای مهمی برای تعریف یک مسکن مناسب عمل می کنند.
ویژگی های فرهنگی، نوع روابط خانوادگی و حریم های اجتماعی و غیره از جمله عواملی هستند که نیازهای روحی و جسمانی ساکنین را تعریف می کنند و وظیفه یک طراح داخلی است که تعاملی محکم بین موارد یاد شده با جنبه های عملکردی فضا، برقرار سازد.
فضای داخلی یک منزل
رنگ، عاملی بسیار مهم در طراحی فضا است. رنگ ها می توانند به شیوه های مختلف تاثیراتی بنیادین در زندگی بر جای گذارند که از جمله مهم ترین آنها می توان به تاثیر آنها بر احساسات اشاره کرد.
جهانی که انسان در آن زندگی می کند، متشکل از هزاران رنگ و تونالیته های مختلفی است که موجودات و اشیا را برای ما جذاب تر و حتی به گونه ای معنوی، عمیق تر نشان می دهند. هر کدام به سبب ویژگی های شیمیایی و روانشناسانه ای که دارا هستند، منبع مهمی از انرژی، در جهت فزونی سلامت و نشاط روح و روان در انسان ها به شمار می روند.
جهانی تک رنگ، با تونالیته های محدودی را با طبیعت اطراف خویش مقایسه کنید و یا خود ساکن شهری سیاه و سفید بدانید، بدون هیچ کنتراستی و هیجانی. معنای زندگی تغییر یافته و سردی و مردگی بر همه جا حاکم می شود.
فضایی بی روح و عاری از هر جنب و جوشی که تشنه جرعه ای رنگ است. مساله رنگ به سبب تاثیرات مهم روانشناسانه اش، در مقوله شهر و فضاهای معماری امری مهم به شمار می رود؛ تا بدانجا که تخصصی با عنوان رنگ بندی و رنگ شناسی فضاهای شهری در بین هنرمندان مطرح شده است.
هماهنگی در رنگ مثل هماهنگی در نت های موسیقی است و از اهمیت ویژه ای در ایجادهارمونی مناسب و چشم نواز به مانند قطعه موسیقی برخوردار است.
برای رسیدن به اهدافی همچون کارکرد مناسب، زیبایی بصری، هارمونی فضایی و تأثیر محیطی و روانی مؤثر و مثبت در طراحی داخلی، مستلزم استفاده هماهنگ، منسجم، معنی دار و زیبا از عناصر طراحی است.
در یک طرح مطلوب همه عناصر و اجزاء در نسبت به تاثیرات کیفی و معنایی که به فضا اعمال می کنند، در ارتباطی تنگاتنگ با هم قرار دارند. بر این اساس، موفقیت هر طرح بستگی کامل به چگونگی ترکیب عناصر و الگوهای سه بعدی فضا دارد.
تجربه سالیان دراز کار با رنگ ثابت کرده است که رنگ ها نیز مثل انسان ها، از جهات مختلف با یکدیگر مرتبط اند و سلیقه ها و صفات مشترکی دارند و یا برعکس ناهموان و متضاد یکدیگرند. شاید تصور کنید که نارنجی و سرخ متضاد همند، در حالی که در دایره رنگ کنار هم قرار می گیرند و دارای هارمونی هستند.
خریدن یک دایره رنگ، که در آن نحوه ارتباط رنگ ها و چیدمان آن ها و رنگ های مکمل مشخص شده است و در اکثر فروشگاه های لوازم هنری وجود دارد، با ارزش است تا قبل از خریدن زرد گریپ فوروتی و سبز زیتونی برای رنگ کردن اتاق خواب، نگاهی به آن بیندازیم.
رنگ بندی اتاق ها و استفاده از مصالحی که بتواند خصوصیات رنگی و بافت مورد نظر ما را برآورده سازد بسیار مهم و در عین حال قدرت اعمال نفوذ بر تغییرات کالبدی فضا را نیز داراست؛ کارهایی که برای تعدیل و تقسیم بندی دیواره های رنگی انجام می گیرند می تواند به عنوان ایده ای برای تعیین کالبد فیزیکی فضای نیز عمل کند و جنبه های کاربردی طراحی را با معیارهای زیباشناختی همراه سازیم.
به عنوان مثال مساله روشنایی و استفاده از نور طبیعی در طراحی یک اتاق بسیار مهم است ولی نحوه کنترل نور، انتخاب رنگ و مصالحی که نور را از خود عبور می دهند به خلاقیت و قدرت طراح در ایجاد هماهنگی که وی بین کارکرد روشنایی اتاق و مطلوبیت فضا بستگی دارد. استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگهای متناسب با رنگ مورد نظر ماست.
چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگهای ثانویه شناخته می شوند.
هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند.
استفاده از رنگ های هم خانواده
استفاده از رنگهای هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود.
استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود.
چنین عواملی در انتخاب رنگ برای بناها، دکوراسیون داخلی و مبلمان فضا، رویکردهای مختلفی را در طراحی ایجاد می کند. رنگ یکی از عوامل تعیین کنند سبک و سیاقی است که بدان طریق با محیط پیرامون خود ارتباط بر قرار می کنیم و بیشتر از هر عامل مستقل دیگری می تواند فضای کسالت بار و یکنواخت اطراف را به مکانی روح بخش مبدل سازد.
عوض کردن رنگ دیوارها می تواند بیش از تغییر مبلمان یا حتی ساختار یک اتاق، نتایج چشم گیری به بار آورد. تاکنون خانه های بسیاری به رنگ بژ و کرمی و تنالیته های آن رنگ آمیزی شده اند و رنگ استاندارد معمول برای خانه های جدید مگنولیایی است، اما باید تصور نمود که در شرایط مختلف اجتماعی و به خصوص اقلیمی، چگونه باید از این رنگ ها استفاده کرد و یا دیوارهایی به رنگ های ملایم و نامحسوس مثل استخوانی، برای زندگی کردن بسیار مناسبند؛ اما ایجاد کنتراست در آن ها با انتخاب رنگ های خاص در لوازم جانبی منزل و روکش ها و رومبلی ها باعث روح بخشی به فضا می شود.
برای آنکه بتوانیم ارتباطی درست میان طبیعت خود با دکوراسیون داخلی خانه برقرا سازیم، باید بیاموزیم که ترس از متفاوت بودن با سایرین را از خود برانیم؛ مشکلی که امروزه بسیار با آن در گیریم و بسیاری از طراحی های معماری و داخلی را تحت الشعاع قرار می دهد.
نمی توان در جامعه ای سیاه و سفید، تفکری رنگی داشت و فردایی بهتر را تصور کرد. غالبا خود را در حصاری از رنگ هایی به تحمیل عرف و جامعه «معقول» و «بی روح» و بی رمق قرار می دهیم، رنگ هایی که مانع از بروز احساسات و نمایان شدن خود واقعی ما می گردد.
به منظور کمک برای ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین در محیط زندگی خود و بهره گیری هر چه بهتر از رنگها، لازم است اطلاعات گسترده تری درباره ارتباطات فردی خویش با رنگ ها نایل شویم و مواردی را درک کنیم که علاقه مندی یا بیزاری به رنگ های خاص را در مورد ما آشکار می سازد.
با بذل توجه بیشتر به قدرت رنگ ها در خانه های خود ممکن است از آنچه به واسطه این کار نمایان می شود به شکلی خوشایند یا ناخوشایند غرق حیرت شویم. رسیدن به ترکیب رنگ مناسب در اتاق، لباس و یا هر مورد دیگر، نه فقط جلب توجه می کند که حالتی از اطمینان و آرامش را نیز القا می کند.
کار موثر با رنگ بیش از همه به تحریک حس خلاقیت نیازمند است. به دست آوردن یک ترکیب رنگ مناسب که درست با منظور و هدف فرد، منطبق باشد خود به نوعی «آفرینش» محسوب می شود. برای بدست آوردن چیدمانی مناسب از رنگ ها در فضاهای داخلی گام های اولیه زیر ضروری است:
• آن مطلبی را که با زبان رنگ می خواهید به بیننده بگویید در اندیشه خود آماده داشته باشید.
• یگ رنگ اصلی که سخن گوی پر قدرتی برای بیان آن مطلب باشد، پیدا کنید.
• رنگ های دیگری که در اطراف آن می چینید، باید در هماهنگی کامل باشد.
• آنگاه به عنوان یک رهبر طرح وارد شده و این بار سلیقه هنری خود را در چیدن این ابزارهای فنی دخالت دهید. به کار بردن رنگ در فضاها و یا مبلمانی ساده معمولا نیازمند مهارت زیاد و گران قیمت نیست.
یک طراح معماری خوب می تواند بسیاری از نیازهای محرک روانی با استفاده از مطالبی که گفته شد و اندکی خلاقیت در جهت رفاه مصرف کنند گان به کار گیرد؛ مخصوصا به وسیله گوناگونی و اجتناب از تک رنگ بودن.
طراحی داخلی سنتی ایران
در ایران نیز توجه به فضاهای داخلی جدای از نماهای خارجی همواره مورد توجه معماران قرار داشته است. در مجموعه عظیم تخت جمشید که برای ساخت آن تمام هنرمندان و صنعتگران خبره دنیا به ایران آورده شدند، حجاری ها، جزئی تحکیم کننده در فضاهای داخلی است.
کاخ های بزرگ هخامنشی در پاسارگاد، تخت جمشید و شوش علاوه بر اینکه شاهکار معماری هستند از نظر هنرهای تزیینی اهمیت فوق العاده دارند.
حجاری این کاخ ها در کمال دقت و ظرافت انجام گرفته و کلیه جزییات بر روی سنگ حجاری شده است. برای نمونه باید از نقش داریوش بزرگ و خشایارشا بر دیوار بنای خزانه داریوش در تخت جمشید نام برد.
این نقش، داریوش را در حالی که بر تخت نشسته و گل نیلوفر در دست و دو بخوردان در جلو او قرار دارد نشان میدهد. در مقابل داریوش مردی با لباس مادی ایستاده و دست خود را جلو دهان گرفته است.
پشت سر داریوش، خشایارشا ولیعهد او ایستاده و در پشت خشایارشا به ترتیب یک سردار پارسی و اسلحه دار مخصوص شاه و بالاخره دو سرباز گارد شاهی ایستاده اند.
علاوه بر حجاری از کاشی مینایی نیز در تزیین کاخ ها استفاده شده است که نمونه آنها نقش سربازان جاوید در شوش است. ستون های بلند و سرستون های عظیم هخامنشی نیز کاملا جنبه تزیینی داشته اند.
قسمت جالب حجاری، نقش خنجری است که به کمر اسلحه دار مخصوص شاه بسته شده است غلاف این خنجر بهترین معرف هنر تزیینی در ایران عهد هخامنشی است.
در مساجد ایران نیز توجه به تمام جزئیات فضای داخلی مثل رنگ، آرایه و میزان نور به دقت مورد توجه بوده است. طراحی هر فضا به تناسب عملکرد فضا صورت می گرفته است. شبستان های جنوبی با ارتفاعی معمولا کمتر و طراحی متفاوت از سایر شبستان ها بوده اند و ایوان ها و ورودی ها معمولا با دقت کاشی کاری می شدند.
کاربرد آجر در معماری دوره سلجوقی بسیار رواج پیدا کرد و از انواع طرح های هندسی در آجر استفاده میشد. هنر آجر تراشی و تزیینی بنا با آجرهای تراشیده، از قرن پنجم قمری در ایران معمول بوده است.
در کنار این تزیینات بسیار زیبای آجری، کتیبه ها و خطوط تزیینی، با استفاده از آجر تراشیده، یکی از ویژگی های معماری سلجوقیان است. شیشه های دوره اسلامی که آغاز آن (قرن هفتم و هشتم میلادی) قرن اول قمری است، از آمیختگی میان تمدن های امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و پارت و ساسانی، در ایران حاصل شده است.
با توجه به اشیاء شیشه ای کشف شده، این هنر در سمرقند، شهر ری، جرجان و نیشابور رونق بسزایی داشته است. وجود اشیاء متعلق به سده پنجم تا اوایل سده هفتم قمری حکایت از رونق صنعت شیشه گری در دوره سلجوقی می کند و با کشف اشیای شیشه در جرجان ونیشابور می توان نواحی خراسان و گرگان را از جمله مراکز ساخت اشیای شیشه ای دانست.
در اوایل دوران اسلامی کاربرد گچ در تزئینات معماری، از جایگاه والایی برخوردار بود بطوریکه اغلب سطوح بناها را با آن اندود می کردند و روی آن را گچ بری رنگی تزئین می کردند.
در قرن پنجم هجری قمری، تغییراتی در ظاهر گچبری ها پدیدار گشت که محصول خلاقیت و ابتکار بود. در این دوره گچبری از نظر تنوع اجراء به مرتبه حیرت انگیزی دست بافت و در اغلب موارد و در نحوه استفاده از گچ بری نیز تغییراتی پیدا شد به گونه ای که کم کم به طور موقت، گچبری جای خود را به رشد عظیم آجر کاری دوره سلجوقی داد.
اما این بدان معنا نبود که گچبری جایگاه والای خود را بطور کلی از دست بدهد چرا که وجود گچبری های بسیار غنی همچون گنبد علویان همدان موید این نکته است که گچبری په موازات آجر کاری به پیشرفت و تکامل خود ادامه داد.
در دوره صفوی، تزیینات چوبی در بناهای غیر مذهبی دارای نقش اصلی بود و و در آنها میزان بیشتری از تذهیب کاری و نقاشی های لاکی استفاده می شد.
طرح های آنها با هنر مینیاتور دارای رابطه نزدیکی بود. کنده کاری و خراطی به ویژه در درها تزئین استفاده شود. زیرا در این صورت با حداقل نور می توان روشنایی زیادی ایجاد کرد.
• چون طبق دستورات دینی هنگام عبادت نباید چهره خود را در آیینه دید، آیینه ها به حال شکسته قرار گرفتند به نحوی که اگر چه در مقابل آن قرار گیرید نمی توانید چهره خود را ببینید.
• علاقه به تزئین زیارتگاه ها موجب شد تلاش برای تزیین بکار رود.
• چون بکارگیری تصاویر موجودات زنده اعم از انسان و حیوان در محل عبادت در اسلام در مقابل نمازگزار مجاز نیست. تزئینات شکل هندسی بخود گرفت. این ویژگی ها آثار هنری آیینه کاری را در ایران بوجود آورد.
در دوران قاجاریه که به سبب تعاملات فرهنگی و مراودات سیاسی، معماری اروپایی به جای معماری ایران در ساختمان های دولتی و برخی کاخ ها الگو قرار گرفت، توجه به هنرهای ظریفه افزون شد.
نمونه های زیبایی از پنجره های رنگی، گچ کاری و آئینه کاری را می توان در خانه های به جامانده از دوران قاجار به ویژه در کاشان یافت. خانه بروجردیها به عنوان یکی از بهترین آثار معماری ایران سرشار از خلاقیت های هنرمندان سنتی ایران است.
نتیجه گیری
طراحی داخلی مجموعه دانش «فن و هنری است که با عناصر متعلقه و مرتبطش از قبیل فرم رنگ بافت و… سعی در بهینه سازی فضاها و دست یابی به کارائی و کار کرد مناسب در کنار زیبائی» معانی و معناها می باشد.
طراحی داخلی با ایجاد مجموعه ای از بایدها و نبایدها «کثرتها و کاستی ها» و قرار دادن فرم در برابر فرم و فضا» طبیعت در برابر هندسه (معماری ارگانیک)داخل در برابر خارج و همچنین قدرت و منطق مردانه از یک سو و احساسات زنانه از سوی دیگر (که در اوج وجود به تفاهم رسیده اند) می کوشد ارتباط معنائی و فرمال (fomal )را مفهوم بخشد.
در واقع طراحی داخلی به وسیله این ترکیب می خواهد به اهداف مورده نظر خود در طراحی فضا دست یابد. در طراحی داخلی با ایجاد ضرب و آهنگ در هندسه می توان احساسات انسانی را بیدار ساخت در تمامی ابعاد نفوذ کرد و حرکت هایی غیر از حرکت های عمودی و افقی ایجاد کرد.
ما در معماری با فرکانس های نوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف می کنند، سروکار داریم و موقعی که این سه به موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی می کنید.
مجموعه ای از اشکال هندسی، که به صورت مجرد و بی هیچ واسطه ای در فضایی دو بعدی تعین یافته اند. تناسبات، ابعاد، غلظت، تونالیته رنگ های استفاده شده و تحریکات حسی موجود در هر اثر، بیانگر هماهنگی دقیق در اجزاء است.
انسان به واسطه گرافیک محیطی در کنار طراحی داخلی با محیط پیرامون خود سخن می گوید، و با دیگران ارتباط برقرار می کند. طراحی داخلی در ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین برای افراد جامعه نقش موثر دارد.
محیط مناسب یعنی فضایی که بشر در آن بتواند فارغ از فشارهای ناخواسته روانی رشد کرده و شکوفا شود و این از خواسته های عقلانی و منطقی هر جامعه است. گرافیک « محیط زیبایی بصری و نظم و هماهنگی مطلوب فضا است.
مقصود از تمام طرح های گرافیکی برای محیط داخلی و خارجی ایجاد فضایی برای زندگی پر نشاط و سالم و قانع کننده است.
مشخص کردن یک مکان از مکانی دیگر، زیبا سازی، نظم و انسجام بخشیدن به فضای و گسترش حیطه فعالیت طراحی داخلی، از اهداف گرافیک محیطی به شمار می رود.
اگر محتوای این مقاله برایتان مفید بود، لطفا آن را با دوستانتان نیز به اشتراک بگذارید.
همچنین شما میتوانید نظرات خود را درباره این مقاله با ما و سایر کاربران سرام پخش در میان بگذارید.
نظرات ۰