نقشه جدید تجارت
در دنیایی که بیش از پیش با شکافهای ژئوپلیتیکی و تجزیه زنجیرههای تأمین تعریف میشود، قوانین قدیمی تجارت جهانی دیگر کاربرد ندارند. برای چندین دهه، جریان کالا تحت سلطه مسیرهای دریایی پایدار و قابل پیشبینی شرق به غرب بود. امروزه، این مسیرها تحت فشار تاریخی قرار گرفتهاند. در حالی که تنشهای مداوم در خاورمیانه – بهویژه در دریای سرخ – مسیرهای حیاتی کشتیرانی مانند کانال سوئز را مختل کرده، هزینههای حملونقل بهشدت افزایش یافته و زمانبندی تحویل به طرز خطرناکی غیرقابل پیشبینی شده است.
همزمان، یک تحول عظیم در چشمانداز ژئوپلیتیکی، که با جنگ در اوکراین و تحریمهای متعاقب غرب تسریع شد، بهطور مؤثری روسیه را از تأمینکنندگان سنتی اروپاییاش جدا کرده است. این امر یک خلأ بزرگ و چند میلیارد دلاری را در بازار روسیه، بهویژه برای مصالح ساختمانی، ایجاد کرده است.
این یک داستان افول نیست؛ داستان بازآرایی است.
در خلأیی که در پی این بحرانهای دوگانه بهوجود آمده، یک محور تجاری جدید، انعطافپذیر و از نظر استراتژیک حیاتی، بهسرعت در حال شکلگیری است: کریدور ایران و روسیه. این یک مفهوم نظری نیست؛ یک واقعیت عملی است که برآمده از ضرورتهای استراتژیک است. و اثبات فیزیکی این بلوک اقتصادی جدید، یک میکروچیپ پیشرفته یا یک سلاح پیچیده نیست، بلکه چیزی بسیار بنیادیتر، سنگینتر و افشاگرانهتر است: کاشی سرامیکی.
تجارت رو به رشد کاشیهای سرامیکی ایران به روسیه، یک نمونه ملموس و بینقص از این چرخش ژئواکونومیک است. این مثال نشان میدهد که چگونه دو کشور تحت شدیدترین تحریمهای جهان نه تنها در حال بقا هستند، بلکه در حال ایجاد یک اکوسیستم مصون از تحریم هستند. این مقاله این تجارت خاص و با پتانسیل بالا را کالبدشکافی میکند و به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه بیثباتی خاورمیانه به عنوان یک شتابدهنده عمل کرده است، چه چیزی کاشیهای ایرانی را به محصولی عالی برای این کریدور جدید تبدیل کرده، و چالشها و فرصتهای لجستیکی عظیمی که آینده تجارت اوراسیا را تعریف میکنند، کدامند.

فصل اول: طوفان تمامعیار: نیازی دوگانه که توسط ژئوپلیتیک ایجاد شده است
برای درک افزایش صادرات سرامیک ایران، ابتدا باید «طوفان تمامعیار» عرضه و تقاضایی را که تحریمها و ژئوپلیتیک ایجاد کردهاند، درک کرد. این یک داستان کلاسیک از تلاقی یک خلأ عظیم با یک تولیدکننده با ظرفیت بالا است.
خلأ بزرگ تأمین روسیه
پیش از سال ۲۰۲۲، بازار ساختوساز و بازسازی روسیه، زمین بازی سودآوری برای تولیدکنندگان اروپایی بود. ایتالیا و اسپانیا، غولهای جهانی کاشیهای سرامیکی و پرسلانی رده بالا، بر بخش ممتاز تسلط داشتند. برندهای آنها – که به دلیل طراحی، کیفیت و نوآوری تکنولوژیکی شهرت داشتند – استاندارد مجتمعهای مسکونی جدید، مراکز تجاری و بازسازیهای خصوصی در سراسر روسیه بودند. آلمان و لهستان نیز سهم قابل توجهی از بازار را در اختیار داشتند.
هنگامی که تحریمهای گسترده اتحادیه اروپا اعمال شد، کل این زنجیره تأمین تنها خم نشد، بلکه شکست. در عرض چند هفته، بزرگترین سازندگان و توزیعکنندگان روسیه دسترسی به تأمینکنندگان اصلی خود را از دست دادند.
با این حال، بازار ساختوساز داخلی روسیه متوقف نشد. با پشتیبانی برنامههای وام مسکن یارانهای دولت و تمرکز مداوم بر توسعه زیرساختهای داخلی، تقاضا برای مصالح ساختمانی قوی باقی ماند. این امر یک مشکل فوری، اضطراری و عظیم برای واردکنندگان روسی ایجاد کرد: آنها از کجا میتوانستند میلیونها متر مربع کاشی با کیفیت بالا را تأمین کنند که مشمول تحریمهای غربی نباشند و بتوانند خارج از سیستم مالی تحت سلطه سوئیفت و دلار آمریکا پرداخت شوند؟
قدرت تأمین از جانب ایران
اینجا ایران وارد میشود. در حالی که اغلب از دریچه سیاسی باریکی به آن نگاه میشود، ایران در واقع یک غول صنعتی و تولیدی در بخش کاشی سرامیکی است. برای چندین دهه، این کشور بهآرامی خود را به یکی از پنج تولیدکننده برتر جهانی کاشیهای سرامیکی و پرسلانی تبدیل کرده است.
این ظرفیت بر اساس چندین مزیت کلیدی ساخته شده است:
- مواد اولیه فراوان: ایران دارای ذخایر داخلی وسیع و با کیفیت از مواد اولیه ضروری برای تولید کاشی، از جمله کائولن، فلدسپات و خاک رس است.
- هزینههای انرژی بسیار پایین: این شاید بزرگترین مزیت رقابتی ایران باشد. تولید سرامیک بهشدت انرژیبر است و نیاز به کورههای گازی بزرگ دارد که ۲۴ ساعته کار کنند. با داشتن ارزانترین گاز طبیعی جهان، کارخانههای ایرانی میتوانند پرسلان با کیفیت بالا را با کسری از هزینه رقبای اروپایی (و حتی ترکیهای) خود تولید کنند که با قیمتهای نوساندار انرژی جهانی دست و پنجه نرم میکنند.
- فناوری مدرن: صنعت سرامیک ایران مجموعهای از کارگاههای منسوخ نیست. تولیدکنندگان برتر این کشور در مناطقی مانند یزد، سرمایهگذاری سنگینی در جدیدترین ماشینآلات تولیدی ایتالیایی و اسپانیایی انجام دادهاند (که اغلب قبل از تحریمها یا از طریق مسیرهای جایگزین تهیه شدهاند). آنها قادر به تولید محصولات پرتقاضا هستند: اسلبهای پرسلان با ابعاد بزرگ (مانند ۱۲۰×۲۸۰ سانتیمتر)، طرحهای پیشرفته چاپ دیجیتال که بهطور بینقصی مرمر یا چوب را تقلید میکنند، و کاشیهای بادوام و پیشرفته فنی.
برای سالها، بازارهای اصلی صادرات ایران کشورهای همسایه مانند عراق، افغانستان و کشورهای آسیای میانه بودند. اکنون، یک بازار بسیار بزرگتر، پرسودتر و از نظر استراتژیک همسوتر، درهای خود را گشوده است: روسیه.
فصل دوم: “تنشهای خاورمیانه” به عنوان شتابدهنده استراتژیک
ممکن است غیرمنطقی به نظر برسد. چگونه بیثباتی بیشتر در خاورمیانه میتواند به یک مسیر تجاری شامل ایران کمک کند؟ پاسخ در جغرافیا نهفته است. هرج و مرج کنونی در دریای سرخ و آبهای اطراف، آسیبپذیری شدید شریان اصلی دریایی شرق به غرب جهان را برجسته میکند.
آسیبپذیری کانال سوئز
هنگامی که یک تولیدکننده کاشی چینی، هندی یا ترکیهای میخواهد به سنت پترزبورگ کالا ارسال کند، مسیر اصلی آنها از طریق دریا است. این به معنای حرکت در مدیترانه (اغلب از طریق دریای سرخ و کانال سوئز) و سپس دور زدن کل اروپا برای رسیدن به بنادر بالتیک روسیه است.
امروزه، این مسیر یک کابوس لجستیکی است.
- ریسک: حملات در دریای سرخ، تنگه بابالمندب را به منطقهای با ریسک بیمهای بالا تبدیل کرده است.
- هزینه: بسیاری از خطوط کشتیرانی اکنون از استفاده از کانال سوئز خودداری میکنند و مسیر بسیار طولانیتر و گرانتر دماغه امید نیک آفریقا را انتخاب میکنند.
- زمان: این انحراف ۱۵ تا ۲۰ روز به زمان حمل و نقل اضافه میکند و پیشبینیپذیری زنجیره تأمین را از بین میبرد.
این اختلال به عنوان یک شتابدهنده عظیم و برنامهریزی نشده برای تنها مسیری عمل کرده است که تمام این گلوگاههای جهانی را دور میزند: کریدور بینالمللی حمل و نقل شمال-جنوب (INSTC).
ظهور INSTC: “کریدور خزر
INSTC یک شبکه چندوجهی از مسیرهای کشتی، ریلی و جادهای است که برای جابجایی بار بین هند، ایران، آذربایجان، روسیه و آسیای میانه طراحی شده است. برای دههها، این کریدور بیشتر یک مفهوم سیاسی بود تا یک واقعیت تجاری. امروزه، این کریدور مهمترین زیرساخت اقتصادی برای محور ایران-روسیه است.
تنشهای اخیر خاورمیانه، کانون توجه جهانی را بر مزیت استراتژیک اصلی INSTC انداخته است: این کریدور یک مسیر زمینی و دریای داخلیمحور است که کاملاً از نوسانات دریایی جهانی جدا شده است.
برای تجارت کاشی سرامیکی، INSTC دو مسیر عملی و اصلی ارائه میدهد:
- مسیر دریای خزر (شریان اصلی): این محبوبترین مسیر است. کاشیها در یزد تولید میشوند، به سمت شمال به بنادر ایرانی خزر (عمدتاً انزلی یا آستارا) حمل میشوند، بر روی کشتیهای باری بارگیری شده و مستقیماً از طریق دریای خزر به بنادر جنوبی روسیه، مانند آستراخان، حرکت میکنند. از آستراخان، آنها میتوانند به شبکه ریلی و آبراه داخلی روسیه برای رسیدن به مسکو، سنت پترزبورگ و دیگر قطبهای اصلی منتقل شوند.
- مسیر زمینی غربی (ریل/جاده): کالاها از ایران به کشور همسایه آذربایجان کامیونسواری یا ریلی میشوند و سپس از طریق ریل مستقیماً به سمت شمال وارد روسیه میشوند. این مسیر اغلب سریعتر است اما از نظر ژئوپلیتیکی پیچیدهتر است و به یک کشور ثالث برای ترانزیت متکی است.
با کند، گران و غیرقابل اعتماد ساختن مسیر سنتی سوئز، تنشهای خاورمیانه بهطور مؤثری INSTC را به هوشمندانهترین و پایدارترین گزینه برای جابجایی کالا از ایران به روسیه تبدیل کردهاند. این امر INSTC را از یک “گزینه ثانویه” به “مسیر استراتژیک اصلی” ارتقا داده است.

فصل سوم: یک بررسی عملی و عمیق: کاشی ایرانی در بازار روسیه
روسیه دقیقاً چه چیزی از ایران وارد میکند؟ و چرا در برابر سایر رقبای غیرغربی مانند ترکیه، هند و چین پیروز میشود؟
محصول: فراتر از صرفاً “کاشی ارزان”
بازار روسیه فقط ارزانترین سرامیکهای رده پایین ایران را خریداری نمیکند. تقاضا بهطور شگفتانگیزی پیچیده است. توزیعکنندگان روسی، که از دست دادن تأمینکنندگان ایتالیایی خود ضربه خوردهاند، فعالانه به دنبال پرسلان رده بالا هستند.
تولیدکنندگان ایرانی با موفقیت این خلأ را پر میکنند:
- اسلبهای پرسلان با ابعاد بزرگ: اینها اسلبهای ۱۲۰×۲۴۰ سانتیمتر، ۱۶۰×۳۲۰ سانتیمتر و ۱۲۰×۱۲۰ سانتیمتر هستند که برای طراحی مدرن و رده بالا ضروریاند. آنها سطوحی یکپارچه و با حداقل بندکشی برای کف، دیوار و کانتر ایجاد میکنند.
- چاپهای دیجیتال فوقواقعگرا: با استفاده از چاپ دیجیتال پیشرفته، کارخانههای ایرانی تقلیدهای بینقصی از مرمر طلای کالاکاتا، سنگ امپرادور تیره و چوب بلوط روستیک تولید میکنند. این طرحها همان چیزی است که بازار روسیه به خرید از اروپا عادت داشت.
- پرسلان فنی: این شامل کاشیهای پرسلان مقاوم و تمامبدنه با مقاومت بالا در برابر لغزش و یخزدگی است که آنها را برای پروژههای تجاری با ترافیک بالا و کاربردهای خارجی در آب و هوای سخت روسیه ایدهآل میکند.
معادله رقابتی: قیمت، کیفیت و نزدیکی
ایران تنها کشوری نیست که خلأ روسیه را هدف قرار داده است. ترکیه، هند و چین همگی رقبای قدرتمندی هستند. با این حال، ایران دارای یک “سهگانه” منحصر به فرد از مزایا است.
- در مقابل ترکیه: ترکیه صنعت سرامیک فوقالعاده با کیفیتی دارد و اتصالات لجستیکی خوبی نیز دارد. با این حال، اقتصاد ترکیه با تورم شدید و افزایش هزینههای انرژی مواجه بوده که محصولات آن را گرانتر میکند. از نظر ژئوپلیتیکی، ترکیه نیز عضو ناتو است که آن را در مقایسه با ایران کاملاً همسو، به یک شریک بلندمدت “کمتر امن” برای روسیه تبدیل میکند.
- در مقابل هند: کاشیهای هندی یک نیروی بزرگ جهانی هستند و همچنین از INSTC بهره میبرند. با این حال، ایران یک برتری جغرافیایی دارد. کالاها هنوز باید از بنادر هند به بندر عباس ایران سفر کنند تا بتوانند سفر خود را به سمت شمال در INSTC آغاز کنند. کالاهای ساخت ایران کل این مرحله اول را حذف میکنند و تحویل آنها را سریعتر و ارزانتر میسازد.
- در مقابل چین: چین در هر چیزی رقیب است. اما برای یک محصول سنگین و نسبتاً کمارزش مانند کاشی، لجستیک چالشبرانگیز است. حمل و نقل ریلی در سراسر آسیا طولانی و گران است. مسیر دریایی، همانطور که بحث شد، در حال حاضر ناپایدار است. نزدیکی ایران از طریق خزر برگ برنده آن است.
پیشنهاد برنده برای کاشیهای ایرانی ساده است: طراحی و کیفیتی در سطح اروپا، با قیمتی نزدیکتر به چین، که با سرعت و ثبات لجستیکی برتر به لطف کریدور خزر تحویل داده میشود.
فصل چهارم: گلوگاههای دنیای واقعی (و نحوه حل آنها)
ارائه این موضوع به عنوان یک مسیر تجاری یکپارچه و بدون اصطکاک، دقیق نخواهد بود. INSTC هنوز یک “کار در حال پیشرفت” است و صادرات کاشی از ایران به روسیه مملو از چالشهای عملی است. اینجا جایی است که “کار واقعی” این محور تجاری جدید در حال انجام است.
مانع ۱: حفره سیاه مالی (پرداخت و تحریمها)
این بزرگترین مانع است. بزرگترین بانکهای هر دو کشور تحریم شده و از سوئیفت قطع شدهاند. یک توزیعکننده روسی در مسکو چگونه به یک کارخانه ایرانی در یزد پول پرداخت میکند؟
- مشکل: شما نمیتوانید به سادگی دلار آمریکا یا یورو را حواله کنید. اعتبارات اسنادی از بانکهای بزرگ بینالمللی یک گزینه نیستند. این امر تجارت در مقیاس بزرگ را برای واردکنندگان، که ریسک از دست دادن پول خود را دارند، و برای صادرکنندگان، که ریسک عدم دریافت پول را دارند، وحشتناک میکند.
- راهحل (اجرای عملی دُلارزدایی):
- سوآپ ریال-روبل: مستقیمترین راهحل. دولتهای دو کشور مکانیسمهایی را برای تسهیل تجارت مستقیم توسط بانکهای مرکزیشان با ارزهای محلی ایجاد کردهاند. یک واردکننده روسی در یک بانک روسی به روبل پرداخت میکند، که سپس با بانک مرکزی ایران هماهنگ میشود تا به صادرکننده به ریال پرداخت شود.
- بانکهای کشور ثالث دوست: تجارت اغلب از طریق بانکهای کوچکتر و غیرتحریمی در کشورهای ثالث دوست مانند ارمنستان، قزاقستان یا امارات متحده عربی تأمین مالی میشود.
- تهاتر و تجارت متقابل: این بخش اصلی، اگرچه ناگفته، از راهحل است. ایران کاشی صادر میکند و در مقابل، روسیه کالاهایی را که ایران نیاز دارد، مانند غلات، فولاد و الوار، صادر میکند. ارزش کالاها به سادگی تسویه میشود و نیاز به نقل و انتقالات نقدی به حداقل میرسد.
مانع ۲: گلوگاه فیزیکی (لجستیک و زیرساخت)
مفهوم INSTC درخشان است، اما زیرساخت فیزیکی برای این رونق ناگهانی در ترافیک قدیمی و کمحجم است.
- مشکل: بنادر خزر انزلی و آستراخان شلوغ هستند. آنها برای مدیریت این حجم از بار طراحی نشده بودند. کمبود شدید کشتیهای باری مدرن و کشتیهای رول-آن/رول-آف (Ro-Ro) در دریای خزر وجود دارد. در مسیرهای زمینی، ریلسنجها بین کشورها ناسازگار هستند و عبور از مرزها کند است.
- راهحل (سرمایهگذاری مشترک عظیم): این حیاتیترین حوزهای است که باید زیر نظر داشت. روسیه و ایران هر دو این گلوگاه را تشخیص دادهاند و صدها میلیون دلار برای حل آن سرازیر میکنند.
- توسعه بندر: هر دو بندر انزلی و آستراخان در حال لایروبی و گسترش قابل توجه پایانههای کانتینری و فله خود هستند.
- راهآهن رشت-آستارا: این “حلقه مفقوده” INSTC است. این یک مسیر ۱۶۲ کیلومتری راهآهن است که شبکه ریلی ایران را مستقیماً به آذربایجان متصل میکند و یک مسیر ریلی یکپارچه از خلیج فارس به روسیه و اروپا ایجاد میکند. روسیه فعالانه در تأمین مالی این پروژه مشارکت دارد و اهمیت استراتژیک آن را نشان میدهد.
- کشتیسازی: هر دو کشور در حال سرمایهگذاری برای ساخت کشتیهای باری جدید بهطور خاص برای تجارت دریای خزر هستند که ظرفیت را در ۲ تا ۵ سال آینده بهطور چشمگیری افزایش خواهد داد.
مانع ۳: چالش بازار و ادراک
- مشکل: برای یک سازنده روسی که قبلاً “ساخت ایتالیا” را مشخص میکرد، برچسب “ساخت ایران” هنوز با مانع ادراکی مواجه است. آنها نگران کنترل کیفیت، ثبات در دستههای بزرگ و پیچیدگی طرحها هستند.
- راهحل (آموزش و بازاریابی): این مشکل توسط صادرکنندگان هوشمند ایرانی و شرکای روسی آنها حل میشود. آنها توزیعکنندگان روسی را به کارخانههای پیشرفته خود در یزد پرواز میدهند. آنها در نمایشگاههای تجاری بزرگ روسیه مانند موسبیلد شرکت میکنند و اسلبهای با ابعاد بزرگ و طرحهای لوکس خود را در کنار رقبا به نمایش میگذارند. آنها فعالانه ثابت میکنند که کیفیت آنها یک “سازش” نیست، بلکه یک “راهحل” است.
فصل پنجم: چشمانداز آینده: از تجارت تخصصی تا بلوک استراتژیک
تجارت کاشی سرامیکی ایران و روسیه بسیار فراتر از یک داستان در مورد مصالح ساختمانی است. این یک شاخص ملموس و در زمان واقعی از یک بازآرایی ژئواکونومیک بسیار بزرگتر است. با حل چالشهای پیچیده جابجایی میلیونها تن محصول سنگین، شکننده و با طراحی پیشرفته، ایران و روسیه در حال ایجاد یک “نقشه راه” هستند که میتواند برای صنایع بیشمار دیگری به کار رود.
اگر آنها بتوانند یک کریدور قابل اعتماد برای کاشیها ایجاد کنند، میتوانند آن را برای موارد زیر نیز بسازند:
- قطعات و اجزای خودرو
- دارو و تجهیزات پزشکی
- لوازم الکترونیکی مصرفی
- منسوجات و پوشاک
- مواد غذایی فرآوری شده و محصولات کشاورزی
این اهمیت واقعی است. تجارت کاشی سرامیکی “قناری در معدن زغالسنگ” است که قابلیت تجاری INSTC را اثبات میکند. زیرساخت جدیدی که در حال ساخت است – بنادر، راهآهنها، مکانیسمهای مالی – به عنوان پایهای برای یک بلوک اقتصادی بسیار عمیقتر و متنوعتر عمل خواهد کرد.
گسترش اخیر بریکس برای شامل شدن ایران، این واقعیت جدید را بیشتر رسمی میکند. این امر یک چارچوب سیاسی و مالی (مانند بانک توسعه جدید) فراهم میکند که حرکت به دور از مسیرهای تجاری و سیستمهای مالی غربمحور را تسریع خواهد کرد. تلاطم در خاورمیانه صرفاً یک بادبان قوی به این کشتی در حال حرکت اضافه میکند و فوریت ایجاد کریدورهای جایگزین و پایدار را تقویت میکند.

نتیجهگیری: مسیر کاشیکاری شده به سوی نظمی جدید
تیترها در مورد روابط ایران و روسیه اغلب بر همکاری نظامی و سیاسی سطح بالا تمرکز دارند. اما داستان واقعی و ماندگار این اتحاد در زبان پیش پا افتاده و عملی لجستیک تجاری، فرمهای گمرکی و بارنامه نوشته میشود.
افزایش صادرات کاشی سرامیکی ایران به روسیه یک پیامد مستقیم و قابل اندازهگیری از جهانی در حال تغییر است. این تجارتی است که از ضرورت متولد شده است – نیاز مبرم روسیه به تأمینکنندگان و نیاز مبرم ایران به بازارها، که هر دو توسط تحریمها هدایت میشوند. اما این تجارت توسط شکستهای زنجیرههای تأمین سنتی جهانی، که بهطور آشکار توسط تنشهای جاری در خاورمیانه نشان داده شده، تسریع و از نظر استراتژیک محکم میشود.
این “کریدور خزر” یک راهحل موقت نیست. این یک سرمایهگذاری استراتژیک و دائمی است. بنادر، راهآهنها و سیستمهای مالی جدیدی که برای جابجایی این کاشیها ساخته میشوند، نقشه تجارت اوراسیا را برای نسل بعدی بازآرایی خواهند کرد. برای تحلیلگران، رقبا و لجستیکدانان غربی، دست کم گرفتن این مسیر تجاری یک اشتباه است. این فقط در مورد کاشی نیست؛ این در مورد ساخت یک اکوسیستم اقتصادی جدید و مصون از تحریم است. و این اکوسیستم، بهمعنای واقعی کلمه، با سرامیک ایرانی سنگفرش میشود.







نظرات ۰