پرسش و پاسخ
ما در آپارات
hello
banner

معماری

معماری

معماری

معماری | معماری به انگلیسی (Architecture) ، شیوه و سبک نقشه‌کشی ، طراحی و ساخت ساختمان‌ها و دیگر سازه‌های فیزیکی است. آثار معماری ، سمبل فرهنگ یک ملت به شمار می‌روند و در ردیف آثار هنری قرار می‌گیرند. در اغلب موارد، تمدن‌های تاریخی را با آثار معماری به‌جامانده از آن‌ها می‌شناسیم.

معماری چیست؟ (تعریف معماری)

واژه‌ای کلی است که ساختمان‌ها و دیگر سازه‌های فیزیکی را توصیف می‌کند.
هنر و دانش طراحی ساختمان‌ها و برخی از سازه‌های ساخته نشده است.
سبک طراحی و روش ساخت ساختمان‌ها و دیگر سازه‌های فیزیکی است.
درک هنر، علم، فناوری و انسانیت است.
حرفه یک معمار است؛ یعنی جایی که معماری، یک سری خدمات حرفه‌ای در راستای ساخت ساختمان‌ها و محیط‌ زیست ارائه می‌دهد.

معماری

معماری به فعالیت طراحی یک معمار گفته می‌شود که هم طراحی در یک سطح بزرگ مانند طراحی شهری و چشم‌اندازها و هم طراحی در سطوح کوچک‌تر  مانند طراحی جزئیات و مبلمان را شامل می‌شود.
معماری مجبور است اشکال، فضا و محیط را به‌گونه‌ای طراحی کند که کاربرد، تکنیک، محیط‌ زیست و زیبایی را بازتاب کنند؛ و در همین حین، نیازمند ابتکار و ترکیب مواد با تکنولوژی و نور با سایه است. اغلب در برخورد با الزامات، باید مصمم باشد. البته معماری، جنبه‌های واقعی ساختمان‌ها و سازه‌ها را نیز در برمی‌گیرد؛ یعنی مواردی چون برنامه‌ریزی، تخمین هزینه و مدیریت پروسه ساخت‌وساز را نیز بر عهده دارد. اسناد تهیه‌شده توسط معمارها، یعنی نقشه‌ها، پلان‌ها و مشخصات فنی، معمولاً ساختار یا رفتار ساختمان یا هر نوع سیستمی که ساخته شده را تعریف می‌کنند.
همچنین، کلمه معماری به معنای توصیف دیگر سیستم‌های طراحی، بخصوص در حیطه فناوری اطلاعات می‌باشد.

تئوری معماری

تاریخ معماری
کتاب De Architectura، اثر ویترویوس معمار رومی، نخستین کتاب باقی‌مانده در باب معماری است. طبق نظر او، یک ساختمان خوب باید سه اصل ایستایی، کارایی و زیبایی را به همراه داشته باشد.
ایستایی: یک ساختمان باید بادوام باشد و تحت شرایط خوبی باقی بماند.
کارایی: ساختمان باید هماهنگ با هدفی باشد که از ساخت آن در نظر داشته‌اند.
زیبایی: ساختمان باید ظاهری زیبا و دلپذیر داشته باشد.
ویترویوس معتقد است؛ معمار باید تمام تلاشش را بکند تا این سه نگرش را تا حد ممکن اجرا کند. لئون باتیستا آلبرتا، کسی که در رساله‌اش به توضیح نظریه ویترویوس پرداخت؛ زیبایی را در درجه اول، به عنوان یک موضوع تناسب در نظر گرفت. از نظر آلبرتا، قوانین تناسب، چیزهایی هستند که بر شخصیت انسانی آرمانی تأثیر دارند. سبک و شیوه در کارهای هنری تا قرن شانزدهم، فروغ چندانی نداشت تا اینکه واساری دست به کار شد و کتابی در مورد مشاهیر دنیای نقاشی، مجسمه‌سازی و معماری نوشت؛ این کتاب در قرن هجدهم به زبان‌های ایتالیایی، فرانسوی، اسپانیایی و انگلیسی ترجمه شد.

معماری

در اوایل قرن نوزدهم، Pugin، کتابی تحت عنوان Contrasts نوشت. همان‌طور که از اسم کتاب نیز مشخص است به شرح دنیای متضاد مدرن و صنعتی می‌پردازد؛ بیاناتی که تصویر آرمانی دنیای قرون وسطی را بی‌اعتبار می‌کند. این معمار گوتیک، فقط به شکل معماری واقعی مسیحیت معتقد بود.

معماری

منتقد هنری انگلیسی قرن نوزدهم، جان راسکین، در سال ۱۸۴۹، کتاب Seven Lamps Of Architecture را منتشر کرد. او بیشتر روی چگونگی شکل‌گیری معماری متمرکز شد. او معماری را هنری برخاسته شده از بین آدمیان برمی‌شمارد که به تزئین ساختمان‌ها می‌پردازد؛ مکان‌هایی که موجب سلامت روحی، جسمی و لذت آن‌ها می‌شوند.

کانسپت های مدرن معماری

معمار معروف آسمان‌خراش‌های قرن نوزدهم، لوئیس سالیوان، یک قاعده مهم را وارد دنیای معماری کرد: شکل پیرو کارایی است.

این اصل که ملاحظات ساختاری و زیبایی‌شناسی باید کاملاً مطیع کارایی باشند؛ با شهرت و شک‌برانگیزی مواجه شد و بر اصل کارایی ویترویوس اثر گذاشت. اصل کارایی به همه جنبه­ های کاربرد، ادراک و تفریح یک ساختمان راه می ­یابد؛ ساختمانی که نباید فقط کارا باشد؛ بلکه باید زیبا، روان‌شناسانه و فرهنگی باشد.
Nunzia Rondanini، دراین‌باره اظهار داشت: بعد زیبایی معماری در پس جنبه‌های کارایی قرار می‌گیرد و این همان اتفاقی است که برای دیگر علوم انسانی افتاده است. معماری می‌تواند محرک و عامل بهبود زندگی اجتماعی باشد.
در بین فلسفه‌هایی که بر روی معماری مدرن اثر گذاشته‌اند؛ می‌توان به خردگرایی، تجربه‌گرایی، ساختارگرایی، پست ساختارگرایی و پدیده‌شناسی اشاره کرد.

معماری

در اواخر قرن بیستم، یک کانسپت جدید اضافه شد که هم ساختار و هم کارایی را در برمی‌گرفت؛ و از اینجا به بعد، معماری پایدار آغاز شد. برای داشتن ویژگی‌های مدرن، یک ساختمان باید به‌گونه‌ای ساخته شود که از نظر مصالح کاربردی تأثیر بر روی طبیعت و محیط پیرامون، با محیط‌ زیست سازگار باشد و برای تأمین انرژی سرمایش، گرمایش، آب، فاضلاب و برق از منابع پایدار استفاده کند.

معماری

مبدأ معماری و معماری اولیه

اولین ساختمان‌ها، با توجه به نیازهایی چون داشتن سرپناه و امنیت و مواد در دسترس و مهارت‌های موجود، ساخته شدند. در کنار رشد فرهنگ و دانش انسان‌ها، ساختمان‌سازی نیز به یک مهارت و هنر تبدیل شد و معماری، نامی است که به محصولات برجسته این مهارت، اختصاص داده شد.
موفقیت معماری، نتیجه یک پروسه آزمون و خطا است؛ آزمایش‌هایی که به تدریج انجام شدند. معماری بومی، منجر به ساخت بسیاری از قسمت‌های دنیای کنونی شد. انسان‌های نخستین، بیشتر در مناطق روستایی مستقر می­ شدند. به خاطر مسائل اقتصادی و گسترش شهرنشینی، مناطق شهری خلق شدند و در بعضی نقاط مانند Catal Hoyuk در Anatolia و Mohenjo Daro در پاکستان کنونی، به‌سرعت رشد کردند.

معماری

معماری باستانی

در بیشتر تمدن‌های باستانی، مانند مصر و بین‌النهرین، معماری و شهرنشینی، ویژگی‌های ملکوتی و ماورالطبیعه را بازتاب می‌کنند. اکثر فرهنگ‌های باستانی، به بناها و لوح‌های یادبود متوسل شدند تا قدرت سیاسی یک فرمانروا، یک نخبه یا خود سرزمین را به نمایش بگذارند.
معماری و شهر گرایی تمدن‌های کلاسیکی چون یونان و روم، بیشتر از اینکه جلوه‌گر مذهب یا موارد تجربی باشد؛ درگیر ایده ­آل های شهری بود و سبک آن‌ها، کلاسیک بود.
متون معماری، از دوران باستان به رشته تحریر درآمدند. این نوشته‌ها، هم شامل نکات عمومی و هم قوانین تخصصی هستند. قوانین به‌جامانده از ویترویوس، متعلق به یک قرن قبل از میلاد مسیح هستند. مهم‌ترین قوانین معماری قدیمی، در باب معماری مذهبی است.

معماری

معماری آسیایی

Kao Gong Ji از چین، Shilpa Shastras از هند باستان و Manjusri Vasthu Vidya Sastra از سریلانکا، نوشته‌هایی در مورد معماری دارند که از سرزمین‌های آسیایی باستانی برجای مانده‌اند.
معماری قسمت‌های مختلف آسیا با الهام گرفتن از اصول اروپایی، مذهب بودایی، هندو و سبک تکامل یافت که هر کدام ویژگی‌های متمایزی دارند. معماری بودایی، تنوع منطقه‌ای خارق‌العاده‌ای را به نمایش می‌گذارد. معماری معابد هندو که حدوداً به دو قرن قبل از میلاد تعلق دارند؛ تحت سلطه کانسپت ­های Shastras و بیانگر نکات دنیای بزرگ و خرد هستند. در بیشتر کشورهای آسیایی، مذاهب خدا گرایی، منجر به خلق اشکالی خاص شد؛ این اثر را بیشتر در طراحی چشم ­اندازهای طبیعی مشاهده می‌کنیم.

معماری اسلامی

معماری اسلامی از قرن هفت میلادی ظهور کرد. این سبک، اشکال گرفته شده از معماری خاورمیانه و بیزانس را تلفیق کرد اما آن‌ها را به‌گونه‌ای متحول می‌کرد که پاسخ گوی مذهب و نیازهای جامعه باشد. این نوع معماری در خاورمیانه، آفریقای شمالی، اسپانیا و هند به چشم می‌خورد. طاق‌های هلالی، از ویژگی‌های معماری اسلامی است.

 

 

قرون وسطی

در اروپا و در دوران وسطی، استادکارها دست به تشکیل اصناف کاری زدند تا حرفه‌های خود را سازمان‌دهی کنند. قراردادهایی که در بین آن‌ها منعقد شد، به جامانده‌اند بخصوص در مورد ساختمان کلیساهای کهن.

معماری

معماری این دوران، بیشتر بر روی معماری صومعه و کلیسا متمرکز شده است. تقریباً از سال ۹۰۰ میلادی به بعد، کشیش‌ها و صنعتگران، نقش بسزایی را ایفا کردند که نتیجه آن، خلق سبک‌های پان اروپایی رومانسک و گوتیک بود.

گالری عکس ۱۲ معماری عکس تاریخ معماری عکس رشته معماری عکس معماران عکس معماری کلاسیک عکس معماری مدرن عکس مهندسی معماری

رنسانس و معماری
در دوران رنسانس، یعنی از سال ۱۴۰۰ به بعد، اروپا شاهد بهبود آموزه‌های کلاسیک و مکتب انسان‌گرایی رنسانس بود. بناها به دست معمارهای متخصصی چون Brunelleschi، Alberti، Michelangelo و Palladio ساخته شدند و سبک‌های مجزا ظهور کردند. البته هنوز هیچ تمایزی بین هنرمند، معمار، مهندس و دیگر حرفه‌ها وجود نداشت.
احیای سبک کلاسیک در معماری با شکوفایی علوم و مهندسی همراه شد که تأثیری عمیق بر روی تناسب و ساختار ساختمان‌ها گذاشت. در این مرحله، هنوز یک هنرمند می‌توانست دست به طراحی یک پل بزند چون مشاغل مجزا نشده بودند و یک فرد می‌توانست در چند زمینه معلومات عمومی داشته باشد.

آغاز مدرن گرایی و صنعتی شدن

با شکوفایی زمینه‌های علمی، کشف مواد جدید و ظهور تکنولوژی، معماری و مهندسی از هم جدا شدند و معماری به سوی جنبه‌های انسانی و زیبایی‌شناسی رفت. همچنین، معماری اشرافی نیز پا به عرصه گذاشت؛ البته این سبک بیشتر با مشتری‌های ثروتمند سر و کار داشت که بیشتر روی نما و ظاهر ساختمان تمرکز می‌کرد و از نکات گرفته شده از طرح‌های تاریخی استفاده می‌کرد که نماد خانه‌های زیبا بریتانیایی شد؛ خانه‌هایی که به سبک نئوگوتیک و بارون اسکاتلندی ساخته شدند. معماری رسمی نیز در قرن نوزدهم متولد شد؛ این نوع معماری را در Ecole des Beaux-Arts فرانسه می‌بینیم که بیشتر بر روی خلق طرح‌های زیبا تمرکز می‌کرد و به بافت و شایستگی، بهای چندانی نمی‌داد.
در همین حال، انقلاب صنعتی، درهای تولید انبوه و مصرف را گشود. زیبایی، ملاک کیفیت محصول شد و محصولات دست‌ساز از ماشینی ارزان‌تر شدند.
معماری بومی، جنبه تزئینی یافت و سازنده‌های ساختمان‌ها، طرح‌های معماری رایج را با نکات کتاب‌های طراحی و مجله‌های معماری ترکیب می‌کردند.

معماری

مدرن گرایی

با شروع قرن بیستم، یک نارضایتی عمومی به گوش رسید؛ مردم خواستار معماری احیا کننده و دکوراسیون‌های دقیق و پیچیده شدند؛ این خواسته‌ها، پیشگام معماری مدرن شدند. در بین اصولی که ایجاد شد؛ می‌توان به Deutscher Werkbund اشاره کرد که در سال ۱۹۰۷ شکل گرفت و در پی خلق لوازم ماشینی باکیفیت‌تر بود. شروع حرفه طراحی صنعتی نیز از این نقطه رقم خورد. در سال ۱۹۱۹، مدرسه Bauhaus در شهر ویمار آلمان تأسیس شد که به تعریف مجدد مرزهای معماری گذشته پرداخت؛ در حالی که به خلق یک ساختمان به عنوان ترکیبی از هنر، مهارت و تکنولوژی می‌اندیشید.
شروع معماری مدرن با جنبه‌های معنوی، فلسفی و زیبایی همراه بود. بلافاصله بعد از جنگ جهانی اول، معمارهای مدرن گرا برای یافتن سبکی جدید تلاش کردند؛ سبکی که با جوامع پس از جنگ و شرایط اقتصادی سازگار باشد و به نیاز قشر متوسط و طبقه کارگری توجه کند. آن‌ها اصول معماری اشرافی و سبک‌های تاریخی را رد کردند. معماری مدرن می‌خواست شکلی خالص به ساختمان‌ها ببخشد، اصول تاریخی را حذف کند و ساختمان را با کاربردهای موردنظر بیاراید. ساختمان‌ها، کارایی و عناصر ساختاری­شان را به نمایش می‌گذاشتند؛ تیرهای فولادی و سطوح بتنی را در معرض دید قرار می‌دادند؛ به جای اینکه آن‌ها را پشت ظاهر دکوری بنا پنهان کنند.

معمارهایی چون Frank Lloyd Wright، جهت بهبود معماری ارگانیک، تلاش کردند؛ به‌گونه‌ای که شکل بنا، بر اساس محیط و هدف تعریف می‌شد. همچنین، سعی کردند تا هماهنگی بین عادات انسانی و دنیای طبیعی را رواج دهند. ساختمان‌های Robie و Falling water، یادگار این دوران هستند.

معماری

معمارهایی مانند Mies Van der Rohe،Philip Johnson و Marcel Breuer تلاش کردند تا با اتکا به کیفیت ذاتی مصالح ساختمان‌سازی، تکنیک‌های ساخت‌وساز مدرن، گذار از اشکال تاریخی به ساده، وسایل و متدهای جدید ناشی از انقلاب صنعتی نظیر اسکلت‌های فلزی، زیبایی را خلق کنند. دستاوردهای انقلاب صنعتی، منجر به تولد ابرسازه ها شد. از اواسط قرن، مدرن گرایی به یک سبک جهانی تبدیل شد؛ برج‌های مرکز تجاری نیویورک جلوه‌گر این سبک هستند.

پست‌مدرنیسم

بیشتر معمارها، با مدرن گرایی مخالفت کردند و آن را عاری از ارزش‌های ظاهری سبک‌های تاریخی قلمداد کردند. نسل اول مدرن­گراها، بعد از جنگ جهانی دوم، از دنیا رفتند. نسل دوم معمارها متشکل از افرادی چون Paul Rudolph،Marcel Breuer و Eero Saarinen تلاش کردند تا جنبه‌های زیبایی مدرنیته را با بروتالیسم گسترش دهند؛ نمای تندیسوار ساختمان‌ها را با بتن‌های صیقلی نشده می‌ساختند؛ اما گروه بعدی، این روش را خیلی خشک، استانداردگرا و یکنواخت پنداشتند که به تجارب انسانی کسب شده در طول تاریخ و گرفته شده از سرزمین‌ها و فرهنگ‌های مختلف توجهی نمی‌کرد. از اواخر دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، پدیده‌شناسی معماری ظهور کرد که مهم‌ترین حرکت بر علیه مدرنیته بود. معمارهایی مانند چارلز موری از آمریکا، Christian Norberg-Schulz از نروژ و Ernesto Nathan Rogers و Vittorio Gregotti از ایتالیا، از پیروان این راه بودند که همگی سعی کردند سبکی جدید از معماری مدرن ارائه دهند؛ سبکی که از تجارب انسانی و طرح ساختمان‌های تاریخی بهره می‌برد. سبک خلق شده به وسیله پست‌مدرنیسم، ترکیبی از تکنولوژی‌های مدرن ساختمان‌سازی و مصالح ارزان است که با جنبه‌های زیبایی‌شناسی پیش مدرن و غیر مدرن قدیمی همراه شده است؛ از معماری کاملاً کلاسیک گرفته تا سبک‌های منطقه‌ای بومی یا معروف Robert Venturi، از معماری پست‌مدرنیسم، به عنوان یک اتاقک آراسته یاد می‌کند.

معماری امروزی

از دهه ۱۹۸۰، سیستم ساختاری، خدمات، انرژی و تکنولوژی‌های ساخت‌وساز پیچیده‌تر شدند. رشته معماری به گرایش ­های مختلف تقسیم شد که برای هر نوع پروژه‌ای، تخصصی را در بر دارد و بین معمار طراح و معمار پروژه، تمایز قائل می­ شود. پروسه‌های مقدماتی برای طراحی هر ساختمان بزرگ، به تدریج پیچیده‌تر شدند؛ این مراحل شامل مطالعه اولیه مواد از نظر دوام، استقامت، کیفیت، قیمت و تطابق با قوانین محلی است. معماری مدرنیسم و پست‌مدرنیسم مورد انتقاد بعضی از معمارهای حرفه‌ای قرار گرفتند؛ آن‌ها معتقدند که یک معماری موفق، امری شخصی، فلسفی یا از نظر زیبایی مطابق با سلیقه فردی نیست؛ معماری باید نیازهای روزمره مردم را در نظر بگیرد و با استفاده از فناوری، محیط‌هایی مناسب برای زندگی خلق کند و پروسه طراحی باید از طریق مطالعه علوم رفتاری، زیست‌محیطی و اجتماعی، آگاهانه صورت بگیرد.

پایداری زیست‌محیطی، به یک خط فکری تبدیل شد و تأثیری ژرف بر روی حرفه معماری گذاشت. بیشتر توسعه‌دهندگان، یعنی حامیان مالی پروژه‌ها نیز به این سو کشیده شدند. دنیای معماری به استفاده از انرژی خورشیدی، بام‌های سبز، مصالح زیست فروپاش و الگوی مصرف انرژی ساختمان توجه نشان داد. پای این پیشرفت بزرگ به دانشکده‌های معماری نیز باز شد تا بیش از پیش روی محیط‌ زیست تمرکز کنند. Frank Lloyd Wright و Buckminster Fuller در دهه ۱۹۶۰ و در دهه ۱۹۷۰ معمارانی چون Ian McHarg و Sim Van der Ryn در آمریکا و Brenda و Robert Vale در انگلیس و نیوزیلند، پرچم‌داران این راه بودند. سرعت رشد تعداد ساختمان‌های سبز متکی بر طرح‌های پایدار بی‌نظیر بود. انجمن ساختمان‌های سبز آمریکا (LEED)، با توجه به استانداردهای مختلف، این طرح ­ها را رتبه ­بندی می­ کند.

به‌طور همزمان، جنبش‌های اخیر New Urbanism و New Classical Architecture، منجر به رواج شیوه ساخت‌وساز پایدار شد. این شیوه موجب ارتقا و بهبود رشد هوشمندانه، سنت معماری و طراحی کلاسیک شده است که با مدرنیسم و معماری یکنواخت کلی مخالفت می‌کند و حامی گسترش مناطق مسکونی دورافتاده و حاشیه شهر می‌باشد.

معماری

معماری

[icon name=”tags” class=”” unprefixed_class=””] معماری

 


#کاشی # سرامیک #سرام پخش

منبع:مساحت

[flm_button link_address=”http://cerampakhsh.com/mag” link_target=”_blank” icon_placement=”Left” button_text=”گردآوری شده توسط: پایگاه اطلاع رسانی کاشی و سرامیک سرام پخش” font_family=”Shabnam” button_size=”XS” button_color=”Light” button_style=”Border” button_hover=”HoverB-Dark” rounded_corners=”3″]

[flm_button link_address=”https://instagram.com/cerampakhsh” link_target=”_blank” icon_placement=”Left” button_text=”اینستاگرام ما را دنبال کنید” font_family=”Shabnam” font_size=”15px” button_size=”XS” button_color=”White” text_color=”Purple” button_hover=”HoverF-Purple”]

نظرات ۰

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments