استراتژی محصول؛ نقشه راه برای آینده بازاریابی | تاریخچه کاشی و سرامیک به عنوان یکی از مصالح مهم ساختمانی همیشه در حال تغییر و تحول و تکامل می باشد. زمانیکه در مورد یک محصول جدید در خط تولید کارخانه کاشی صحبت می شود منظورمان کالکشن و مجموعه ای از طرح ها و بافت های جذاب کاشی و سرامیک است. در واقع بررسی و ارزیابی روند انواع کاشی و سرامیک های محبوب در طول زمان یکی از وظایف مدیریت محصول میباشد؛ چرا که این بررسی در پیش بینیِ طول عمر یک محصول بسیار مهم است.
در همین باره میتوانید مقاله ما درباره تاریخچه کاشی و سرامیک در جهان مطالعه فرمایید.
در این نوشتار به این می پردازیم که چطور آینده یک کاشی و سرامیک جدید را پیش بینی کنید و به عنوان یک مدیر محصول کارخانه با استراتژی محصول قدم به قدم، فروش تولیداتتان را افزایش دهید. این مطلب بخشی از مقاله “پشت پرده یک محصول خارق العاده” مجله الماس می باشد که به دلیل طولانی بودن این مقاله، به بخش های مجزا و همراه با اندکی تغییر توسط مجله سرام پخش باز نشر شده است. شما از طریق لینک های زیر می توانید به قسمت های دیگر این مقاله دسترسی پیدا کنید:
۱. مدیریت محصول در بازاریابی کاشی و سرامیک
۳. استراتژی محصول؛ نقشه راه برای آینده بازاریابی
۴. بایدها و نبایدهای مدیریت محصول موثر
۵. معرفی درون سازمانی محصولات جدید
۶. خطرات پیش روی محصولات جدید
استراتژی محصول چیست؟
« مدیر محصول باید یک شَمای کلی و جامع از آینده محصول طراحی کند که مشخص می کند این محصول چه مسیری را طی خواهد کرد. توسط یک نمودار این نقشه راه و مسیر محصول نشان داده می شود. چه قابلیت هایی برای این محصول وجود دارد و پس از ارائه محصول چه اتفاقاتی در بازار خواهد افتاد و چه بازاری در کجا و چه زمانی باید پس از ارائه محصول حمایت شود. ویژگیهای هر سری تولید و ارائه محصول در طول مسیر بررسی و در فرمی بنام “سند الزامات محصول” مستند میگردد.»
نقشه راه جذاب محصول
زمانیکه گروه تولید با تمام توان در حال تهیه و تولید یک محصول می باشد، آنها می خواهند بدانند آینده آن چیست و می خواهند بدانند که آیا محصول مورد نیاز بازار می باشد یا خیر. این موضوع تنها برای واحد تولید جذابیت ایجاد نمی کند بلکه برای تمام واحدها این موضوع جذابیت دارد که بدانند در حال تولید محصولی هستند که در بازار تقاضا دارد. در اصل این موضوع باعث می شود جذابیت و علاقه مندی به کار توسعه یابد و این موضوع که آینده ی خوبی برای این پروسه وجود داشته باشد باعث میشود بین تمام واحدها حس همکاری و سازش ایجاد گردد.
در مرحله بعدی این موضوع به گروه مهندسی انگیزه میدهد تا درک فوق العادهای از آینده پیدا کرده و فعالیت های خود را بر اساس معماری مناسبی منطبق کنند. ضمنا این بسیار مهم است که اطلاعات تا جایی که امکان دارد به گروه مهندسی انتقال یابد.
چرا باید برای محصول جدیدی که هنوز تولید نشده، نقشه راه تنظیم کرد؟
تدوین استراتژی محصول جدید تاثیر بسزایی برای واحد فروش و اتوماسیون بازاریابی خواهد داشت که خیلی زود بازار هدف را شناسایی کرده و مشتری و در نهایت مقصد نهایی محصول را ردیابی کنند و شما به عنوان مدیر محصول باید از در دسترس بودن و تمام جزئیات تولیدی اطلاع داشته باشید چرا که این سری فرآیندها مداوم در حال تغییر می باشند. ضمنا این موضوع مهم است که مشتریان نیز در جریان قرار بگیرند چرا که آنها انتظار دارند از زمان ارائه محصول جدید اطلاع داشته باشند.
نقش مدیر محصول در تدوین استراتژی محصول جدید
مدیر محصول در این پروسه مسئول می باشد و باید مشخص کند که این مسیر از کجا شروع شده و به کجا ختم می شود. این فرایند قبل از ارائه محصول جدید باید توسط مدیریت محصول طراحی شود و استراتژی هر نوع محصول جدید را از ابتدا تا انتها ارائه دهد و پس از انجام فرایند ها این پروسه را کنترل کند. این نقشه بصورت ورودی وارد سیستم می شود و واحد تولید و مدیریت سازمان پس از استنباط کامل از استراتژی مد نظر مدیریت محصول باید تائید شروع پروسه را اعلام کند.
یک توصیه؛ محصول را مدیریت کنید، نه افراد را!
وظایف مدیریت محصول به این جا ختم نمی شود و یک وظیفه مهم دیگر وجود دارد که شاید یکی از سخت ترین ها باشد و همیشه مدیریت محصول باید با این وضعیت کلنجار برود و گاها ممکن است باعث نا امیدی شود. این وظیفه یک نوع “رهبری” می باشد نه مدیریت.
در بیشتر شرکت ها مدیر محصول بصورت مستقیم بر افرادی که در واحد های تولیدی وجود دارند مدیریت نمی کند. بطور مثال واحد مهندسی تحت مدیریت مهندسی است، واحد طراحی را مدیر طراحی تحت کنترل دارد و واحد کنترل را مدیریت کنترل کیفیت و… .
این بدین معنا می باشد که مدیر محصول قادر به مدیریت و ارائه دستورات به واحد ها بصورت مستقیم نمی باشد. لذا باید توانایی بالایی داشته باشد که بتواند تیم تولید را متقاعد کند و به نحوی با آنها رفتار کند تا بتواند نیازها و درخواست های خودش را انجام دهند.
به عنوان مثال خط تولید کاشی و سرامیک را در نظر بگیرید: در این راستا بسیار سخت متقاعد می شود چرا که هرگونه تغییر سخت افزاری و نرم افزاری در سیستم تولید سبب می شود که وضعیت پایدار تغییر یافته و مدیر تولید به سختی این تغییرات را قبول خواهد کرد. لذا در این زمینه باید مدیر محصول قابلیت متقاعد کردن افراد را در خود ارتقا دهد.
در این صورت است که مدیر محصول علاوه بر توسعه محصولات باید ارتباطات خود با واحد های مختلف را نیز توسعه دهد تا بر اساس احترام متقابل و رابطه ای که بین واحد ها ایجاد می کند بتواند درخواست های جدید خود را اجرا کند.
نظرات ۰