خطرات پیش روی محصولات جدید | بعد از صرف مدت زمان طولانی که صرف تحقیق برای پیدا کردن محصولات/خدمات/ راه حل های جدیدی که صرف می کنید، تمام زمانی که طی جلسات و گفتگوهای زیادی که با مدیر اجرایی و تیم فروش و بازاریابی می گذرانید، و حتی زمانی که این ایده تبدیل به محصول جدیدی می شود، با اشتباه در چالش هایی که در ادامه معرفی کردیم، می تواند نابود شود. پس ادامه این مطلب را از دست ندهید!
«خطرات پیش روی محصولات جدید» بخشی از مقاله “پشت پرده یک محصول خارق العاده” مجله الماس می باشد که به دلیل طولانی بودن این مقاله، به بخش های مجزا و همراه با اندکی تغییر توسط مجله سرام پخش باز نشر شده است. شما از طریق لینک های زیر می توانید به قسمت های دیگر این مقاله دسترسی پیدا کنید:
۱. مدیریت محصول در بازاریابی کاشی و سرامیک
۳. استراتژی محصول؛ نقشه راه برای آینده بازاریابی
۴. بایدها و نبایدهای مدیریت محصول موثر
۵. معرفی درون سازمانی محصولات جدید
۶. همین مقاله
چالش اول: بازاریابی اشتباه محصول جدید
خطر بالقوه عمده در هنگام کار با سازمان فروش پیش از عرضه محصول این است که آنها براحتی میتوانند انتظارات نادرستی را در خصوص زمان بندی، ویژگی ها، سازگاری و… به مشتریان ارائه کنند. اگر شما جزئیات را در چنین سطح اشتباهی ارائه کنید، این فرصت را به رقبای خود میدهید تا از شما پیشی بگیرند.
«تیم فروش برای جلوگیری از این مسئله حاضر به انجام هر کاری می شود، از جمله آنکه ممکن است تمام اطلاعات مرتبط با یک پروژه بسیار بزرگ شما را با مشتریان خود برای جلب توجه آن به اشتراک بگذارد و همین مسئله باعث می شود رقبای شما از این پروژه مطلع شده و پروژه شما با شکست مواجه شود»
همچنین اگر اطلاعات در سطح مناسبی به فروش ارائه نشود ممکن است این خطر شما را تهدید کند که آنها برداشت خود را در مورد یک پروژه که نادرست است را به مشتریان انتقال دهند که این نیز یکی از خطرات پیش روی محصولات جدید هست.
چالش دوم: کنار گذاشتن محصولات پر فروش قدیمی
ممکن است واحد فروش با مشاهده یک پروژه یا محصول جدید تمام توجه و تمرکز خود را بر روی آن بگذارد و به فروش محصولاتی که همچنان پرفروش هستند توجهی نکند که این موضوع خود می تواند برای شرکت شما از نظر مالی و درآمد زایی نتیجه معکوس برای کارخانه یا شرکت کاشی و سرامیک داشته باشد.
مدیر فروش در این زمان می تواند نقش بسیار مهمی در برقراری توازن و تعادل ایجاد کند. آنها می توانند با درک درستی از این مسائل از راکد کردن محصولات قدیمی تر جلوگیری کرده و به شیوه مناسبی مشتریان خود را رهبری نمایند.
یک مدیر محصول باید ارتباط تنگاتنگی با واحد بازاریابی محصولات داشته و به این موضوع توجه داشته باشد که سطح مناسبی از اطلاعات در زمان مناسب به افراد مناسب انتقال پیدا کند.
چالش سوم: تعیین مشتریان هدف
نباید همه تصمیمات بر اساس خواسته مشتریان باشد اما باید برای تصمیم گیری به خواسته های آنها توجه نمود. باید توجه داشت که چه امری در ایجاد رضایت مشتریان بسیار حیاتی میباشد. مدیر محصول باید نیاز های مشتریان هدف را درک کرده و این موضوع را تشخیص دهد که کدام موضوعات حیاتی و مهم هستند و کدام یک تعیین کننده خواهد بود.
در زمان معرفی، طراحی، تست های آزمایشگاهی و ارائه محصول جدید ممکن است تصمیم های مختلفی تا رسیدن محصول به نتیجه نهایی گرفته شود و این وظیفه بسیار مهم مدیر محصول است که با انجام تمام این گفتگوها پشت تصمیم خود برای تعیین مشتری هدف محصول بایستد و به راحتی مواضع خود را تغییر ندهد.
همانطور که در “معرفی درون سازمانی محصولات جدید” به نحوه ارتباط موثر مدیر محصول با مدیر اجرایی و تیم فروش و بازاریابی اشاره کردیم، درک عمیق و همدل کردن همه اعضا یک امر بسیار ضروریست.
دیگر اعضای تیم مدیریت محصول نیز مشتریان هدف خود را شناسایی می کنند:
فرد مرتبط با مارکتینگ محصول باید بر اساس تجربیات خود بازار هدف را شناسایی کند، فرد مرتبط با تضمین کیفیت باید درک مناسبی از محیط کاربری مشتریان هدف داشته باشند و طراحان باید درک مناسبی از تمایلات و سلایق مشتریان در انتخاب و خرید کاشی و سرامیک داشته باشند، اما صدای نهایی مشتری در یک سبد کالا مدیر محصول است و شما به عنوان مدیر محصول باید از این موضوع اطمینان حاصل کنید که مشتری طوری فکر کند که تمام خواسته های او در محصول جدید مد نظر قرار گرفته است.
چه افرادی از پس کارِ مدیریت محصول بر می آیند؟
پیدا کردن مشخصات فردی یک مدیریت محصول مناسب بسیار سخت بوده و نیاز به یک فرد منحصر بفردی خواهد بود. در این بخش ما در مورد ویژگیهای شخصیتی، دانش فنی، نگرش و مهارت های یک مدیر محصول مناسب اشاره خواهیم نمود:
ویژگی های شخصیتی:
بیشتر مهارت ها قابل یادگیری و آموزش هستند، در حالیکه ویژگی های شخصیتی هر فرد تقریبا ذاتی و ثابت می باشد.
تعصب و اشتیاق به محصول:
یک مدیر محصول خوب تنها به یک نوع محصول فکر نمی کند و هر نوع محصولی را نمی پسندد. همیشه برای خلق محصولی مناسب و زیبا اهمیت قائل است و به اینکه این ایده از کجا آمده و از چه نوعی است فکر نمی کند.
همزاد پنداری:
معمولا افراد تمایل دارند مطابق نیازهای خود و اطرافیانشان فکر کنند، درحالیکه بازار هدف ممکن است ارزشها، اولویت ها، برداشت ها، آستانه تحول و تجربیات بسیار متفاوتی داشته باشد. این مسئله بطور مضاعف در خصوص شرکتهایی مطرح است که کاشی و سرامیک صادراتی تولید ی کنند.
اخلاق کاری:
نقش مدیر محصول با مسئولیت پذیری همراه خواهد بود و برای کسی که ترس از سختکوشی و تلاش زیاد دارد، مناسب نیست. مدیر محصول کسی است که با تمام وجود برای موفقیت محصول تلاش می کند و این حجم مسئولیت بار سنگینی بر روی دوش یک مدیر محصول خواهد گذاشت.
هوش و ذکاوت:
هیچ جایگزینی برای هوش و ذکاوت وجود ندارد. ویژگی های مثل یادگیری سریع، توانایی قضاوت و بینش قوی، توانایی حل مسئله و میزان سختکوشی برای یک مدیر محصول ضروری تلقی می شود.
نظرات ۰